ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در جلسه رفع موانع و تسهیل صادرات مطرح کرد
تأکید بر جایگاه استانهای مرزی در توسعه صادرات غیر نفتی
در جلسه روز گذشته رفع موانع و تسهیل صادرات که به ریاست رئیس جمهوری برگزار شد، حجتالاسلام حسن روحانی با اشاره به ضرورت توسعه روابط و تقویت مبادلات مرزی و کالایی با همسایگان، بر حمایت دولت از صادرکنندگان تأکید کرد و تنوع در صادرات کالاهای غیرنفتی را موجب کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور دانست. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد کشور را ضروری خواند و با اشاره به مخاطرات صادرات تک محصولی برای اقتصاد کشور، تلاش برای ایجاد تنوع و اعتماد به محصولات صادراتی ایران را اقدامی لازم و ارزشمند در راستای تقویت صادرات و کمک به رونق اقتصاد کشور برشمرد. روحانی با اشاره به مشکلات ناشی از مبارزه توأم ایران با تحریمهای ظالمانه و همچنین شیوع ویروس عالمگیر کرونا بر اقتصاد کشور گفت: طی ماههای گذشته به دلیل شیوع کرونا مبادلات مرزی و صادرات و واردات با کشورهای همسایه با مشکل مواجه بود که خوشبختانه با رفع تدریجی مشکل کرونا و بازگشایی مرزها با رعایت پروتکلهای بهداشتی، مبادلات مرزی با همسایگان از سرگرفته شده که باید از این فرصت استفاده کنیم.
او بار دیگر حمایت دولت از صادرکنندگان را به عنوان کسانی که در خط مقدم مقابله با جنگ اقتصادی دشمن قرار دارند، مورد تأکید قرار داد و گفت: رونق صادرات از اولویتهای اصلی دولت است و با تمام توان از صادرکنندگان حمایت می کنیم. روحانی تقویت صادرات غیر نفتی برای تامین ارز مورد نیاز کشور را از سیاستهای اصلی در عرصه اقتصاد عنوان کرد و با بیان اینکه در این راه کشورهای همسایه در اولویت اول روابط اقتصادی قرار دارند، اظهار کرد: براساس آمار میزان رشد اقتصادی بدون سال گذشته کشور مثبت بوده است و این امر با وجود تحریمها و فشار اقتصادی بی سابقه اتفاق مهمی است که برای تداوم آن در سال جاری باید همه تلاش خود را انجام دهیم. رئیس جمهوری با اشاره به اینکه دولت با بسیج همه امکانات و ظرفیتها، فضای بدون درآمدهای نفتی را در شرایط تحریمی و کرونا مدیریت کرده است، افزود: در فضای بدون اتکا به درآمدهای نفتی، الگوی حاکم بر روابط سه ضلع تولید، صادرات و نفت به سود «تولید صادراتی» تغییر پیدا کرده است.
او بار دیگر حمایت دولت از صادرکنندگان را به عنوان کسانی که در خط مقدم مقابله با جنگ اقتصادی دشمن قرار دارند، مورد تأکید قرار داد و گفت: رونق صادرات از اولویتهای اصلی دولت است و با تمام توان از صادرکنندگان حمایت می کنیم. روحانی تقویت صادرات غیر نفتی برای تامین ارز مورد نیاز کشور را از سیاستهای اصلی در عرصه اقتصاد عنوان کرد و با بیان اینکه در این راه کشورهای همسایه در اولویت اول روابط اقتصادی قرار دارند، اظهار کرد: براساس آمار میزان رشد اقتصادی بدون سال گذشته کشور مثبت بوده است و این امر با وجود تحریمها و فشار اقتصادی بی سابقه اتفاق مهمی است که برای تداوم آن در سال جاری باید همه تلاش خود را انجام دهیم. رئیس جمهوری با اشاره به اینکه دولت با بسیج همه امکانات و ظرفیتها، فضای بدون درآمدهای نفتی را در شرایط تحریمی و کرونا مدیریت کرده است، افزود: در فضای بدون اتکا به درآمدهای نفتی، الگوی حاکم بر روابط سه ضلع تولید، صادرات و نفت به سود «تولید صادراتی» تغییر پیدا کرده است.
عوام درمانی!
هنگامی که از اقتصاد سخن میگوییم در حقیقت از چه حرف میزنیم؟ به نظر میرسد که مهمترین وجه اقتصاد برای مردم دستمزدها و شاخص قیمتهاست. همه دوست دارند، که دستمزدها بالا رود و قیمتها پایین آید. هر چند این دو شاخص تا حدود زیادی همسو عمل میکنند. مسأله مهمتر این است که مسأله اقتصاد ازموضوعات دیگری است و کیفیت و کمیت این دو شاخص نتیجه آن موضوعات است. تولید ناخالص ملی، نرخ سرمایهگذاری، بیکاری و تجارت خارجی. هر سیاست اقتصادی باید معطوف به افزایش تولید ناخالص داخلی باشد. باید نرخ سرمایهگذاری را بهبود بخشد، باید اشتغال را حفظ کند و افزایش دهد و بالاخره موازنه تجارت خارجی را بهبود داده و کمیت بازرگانی خارجی را گسترش دهد.
اگر چنین اقداماتی شد، تورم کنترل میشود، دستمزدها بیشتر خواهد شد، رفاه بهبود پیدا میکند و فقر کمتر و اشتغال نیز بیشتر میشود. این اهداف مستلزم ثبات سیاستها، امنیت سرمایه، حاکمیت قانون، روابط خارجی متعادل و پایدار، برقراری شایستهسالاری، موازنه و متعادل بودن بودجه یا دخل و خرج دولت، استقلال نسبی بانک مرکزی در اتخاذ سیاستهای پولی، مبارزه قاطع با فساد و وجود شفافیت، فقدان تحریم و... این نوع امور است. بنابراین نمیتوان در باره تورم و دستمزد طرح داد بدون اینکه به این عوامل ریشهای پرداخت. تورم و دستمزد مثل میوه درخت هستند که به خودی خود قابل برنامهریزی جهت بهبود نیستند، بلکه بهبود آنها را باید از نحوه نگهداری و آبیاری و دادن کود و سم به درخت آغاز کرد تا آثار مطلوب خود را در میوه نشان دهد. با این مقدمه ارائه هر گونه طرح عوامفریبانه که به طور مستقیم به مقولات ظاهری چون تورم و دستمزد بپردازد نه تنها مسأله را حل نمیکند، که تشدید هم خواهد کرد. هر اصلاح اقتصادی باید در درجه اول نشان دهد که چگونه میخواهد سرمایهگذاری مولد را افزایش دهد. سرمایهگذاری که موجب افزایش تولید و اشتغال شود. هر طرحی باید نشان دهد که چگونه میتواند بودجه دولت را متوازن کند. درآمدهای دولت را چنان افزایش دهد که بتواند هزینهها را پوشش دهد. یا آنچنان هزینهها را کاهش دهد که با درآمدها موازنه پیدا کند. طرحهای عوامفریبی مجموعهای از ایدههای متناقض است. هم درآمدها را کم میکند و هم هزینهها را زیاد و به تبعات افزایش شکاف مزبور هم بیتوجه است. این طرحها، هم تولید را محدود میکند و هم قیمتها را کم و در عین حال دستمزدها و نقدینگی را زیاد میکند!! مشکلات اقتصادی مثل آن بیماری است که چندین بیماری دارد و هر دارویی که به او بدهید اگر یک درد او را خوب کند، درد دیگرش را تشدید میکند. پزشک باید میان این دو درد، درمان یکی را بر دیگری ترجیح دهد. بنابراین انتظار میرود که صاحبان بستههای اقتصادی به این نکات توجه کنند. فراموش نکنیم یک بار در دوره ریاست جمهوری پیشین چوب این نوع عوامدرمانی را در اقتصاد و سایر حوزهها خوردهایم. همان یک بار تاریخ ایران را بس است.
نکته دیگری که کمتر به آن توجه میشود قوام و قدرت اقتصادی ایران است. به طور قطع مشکلات اقتصادی فراوان است ولی اگر توجه کنیم تمامی زیرساختهای اقتصادی در حد مطلوب در حال خدمتدهی هستند. مخابرات و ارتباطات، برق، آب، امنیت، حمل و نقل، انرژی و سوخت و گاز، و نیز غذا در کشوری که چند سال تحت شدیدترین تحریمهاست، در حد استانداردهای قابل قبولی عرضه میشود. همچنین میدانیم که رکن اساسی توسعه اقتصادی، وجود زیرساختهای اقتصادی قوی و کارآمد است. اتفاقاً مهمترین وظیفه دولتها سرمایهگذاری در این زمینههاست و در این سالها نیز همه این زیرساختها از حیث ارائه خدمات گسترش و بهبودی نسبی یافتهاند. مشکل اساسی در محیطی است که اجازه نمیدهد نیروهای غیردولتی یعنی بخش خصوصی وارد میدان شوند و سایر حوزههای اقتصادی را متحول کنند و از زیرساختهای موجود استفاده نمایند. فراموش نکنیم که در وضعیتی که بیماری سهمگین کرونا امده است و خسارت های اقتصادی زیادی زیر به جای گذاشته است ،و در کنار آن این حد از تحریمهای شدید میتوانست هر اقتصادی را به زانو در آورد و اگر همچنان شاهد آن هستیم که گردش امور بویژه در زیرساختها قابل قبول است ناشی از حضور و برنامهریزی و فعالیت دولت به عنوان متولی اصلی زیرساختی است.
افزایش قیمت دلار و تأثیر آن بر صنعت
محسن مهر علیزاده
عضو اتاق بازرگانی ایران
با توجه به اینکه برخی از کارخانه های صنعتی، قطعات، ماشینآلات و مواد اولیهشان را از خارج از کشور تأمین میکنند، افزایش قیمت دلار میتواند بر فعالیت این گروه از صنایع اثر بگذارد و سبب افزایش قیمت محصول نهایی آنها شود؛ از طرفی برخی از کارخانهها محصولاتشان صادراتی است که میتوانند با صادراتی که انجام میدهند به درآمد ارزی برسند، بدین جهت اگر کنترل علمی و قانونمندی صورت گیرد، افزایش قیمت ارز نمیتواند اثر مخربی بر فرآیند تولید بگذارد. چرا که تعداد کارخانههایی که به ارز وابسته هستند بسیار کم است و از طرفی با ارزی که حاصل از صادرات است میتوان تا حدود زیادی نیازهای ارزی تولید را پوشش داد.
توصیه به دولت دوازدهم این است که در بخشهایی چون صادرات و تبادلات ارزی که حساسیت ارزی ایجاد شده است دقت و شفافیت پیادهسازی شود. دولت اعتقاد دارد که در برگشت ارز حاصل از صادرات دقت لازم وجود دارد اما ما میگوییم در کنار دقت، شفافیت نیاز است تا فعالیت صادرکنندگان و فعالان اتاق بازرگانی به خاطر برخی از شایعات تخریب نشود. زمانی که صادرکنندگان را متخلف خطاب کنند و با عینک بدبینی به آنها نگاه کنند، صادرکنندگان انگیزه فعالیت و توسعه فعالیتهای خود را از دست میدهند و البته برخیها هم احتمال دارد درگیر فسادهایی شوند که به آنها زده میشود. بدین جهت دولت باید نسبت به تشویق صادرکنندگان اقدام کند نه آنکه با اتهام زنی میل به تخلف را در بین برخی از صادرکنندگان ایجاد کند.
تولید، صنعت، کشاورزی و سایر فعالیتهای اقتصادی برای بخشی از رشد و توسعه خود به ارز نیاز دارند که اکنون صادرکنندگان بهعنوان سربازان جمهوری اسلامی ایران، این ارز را وارد کشور میکنند. لذا دولت به جای استفاده از سیستمهای کنترلی سخت افزاری که مشکلی را حل نمیکند، با استفاده از سیستمهای نرم افزاری شرایط را کنترل کند و همه مسائل را به سمت شفافیت ببرد.
ما در حال گذر از اقتصاد نفتی هستیم و در این مسیر باید شرایطی فراهم شود که کشور بتواند بدون درآمدهای نفتی و با تکیه بر تولید و صادرات پیشرفت کند. اگر بتوانیم به فعالان اقتصادی و تجار نگاه مثبت داشته باشیم و به آنها اعتماد کنیم، گذر از اقتصاد نفتی راحتتر خواهد بود و نوسان ارزی و سایر مشکلات اقتصادی به حداقل میرسد.
نکته دیگری هم در مورد افزایش قیمت ارز باید مورد اشاره قرار داد و آن این است که برخی از تولیدکنندگان به محض افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش ریال، نسبت به افزایش قیمت کالای خود اقدام میکنند، البته در برخی از مواقع این امر از مرحله واسطهها و توزیعکنندگان کالا اتفاق میافتد. لذا توصیه ما برای کنترل قیمتها این است که سیستم دقیقی اعمال شود تا بواسطه آن بتوان آثار مخرب افزایش قیمت ارز را در بازار کم و تعادل قیمتی را در مورد همه کالاها اعمال کرد. تأکید میکنم رشد قیمت در تمام واحدهای صنعتی اتفاق نمیافتد. اگر صحبت از کنترل قیمتها میشود منظور، کنترل فیزیکی و بازرسی قیمتی نیست چرا که این امر در هیچ دورهای جواب نداده است و حتی دولت نمیتواند بهصورت روزانه وضعیت قیمت کالاها در بازار را رصد کند.
کالاهایی که بهصورت مستقیم در سبد کالای مصرفی مردم قرار میگیرند به هیچ عنوان تحت تأثیر قیمت ارز نیستند چرا که مواد اولیه آن در داخل تأمین میشود و در کالاهایی که نیاز به واردات است دولت ارز 4200 تومانی تخصیص میدهد. بهعنوان مثال در حال حاضر دولت برای واردات نهادههای دام و طیور، روغن خام و... ارز میدهد، لذا کالاهای نهایی این بخشها مانند تخم مرغ، گوشت و مرغ نباید تحت تأثیر قیمت ارز، افزایش پیدا کند. بدین جهت دولت باید تمام هم و غم خود را بگذارد تا کالاهای اساسی و مصرفی روزانه مردم گران به دست شان نرسد.
عضو اتاق بازرگانی ایران
با توجه به اینکه برخی از کارخانه های صنعتی، قطعات، ماشینآلات و مواد اولیهشان را از خارج از کشور تأمین میکنند، افزایش قیمت دلار میتواند بر فعالیت این گروه از صنایع اثر بگذارد و سبب افزایش قیمت محصول نهایی آنها شود؛ از طرفی برخی از کارخانهها محصولاتشان صادراتی است که میتوانند با صادراتی که انجام میدهند به درآمد ارزی برسند، بدین جهت اگر کنترل علمی و قانونمندی صورت گیرد، افزایش قیمت ارز نمیتواند اثر مخربی بر فرآیند تولید بگذارد. چرا که تعداد کارخانههایی که به ارز وابسته هستند بسیار کم است و از طرفی با ارزی که حاصل از صادرات است میتوان تا حدود زیادی نیازهای ارزی تولید را پوشش داد.
توصیه به دولت دوازدهم این است که در بخشهایی چون صادرات و تبادلات ارزی که حساسیت ارزی ایجاد شده است دقت و شفافیت پیادهسازی شود. دولت اعتقاد دارد که در برگشت ارز حاصل از صادرات دقت لازم وجود دارد اما ما میگوییم در کنار دقت، شفافیت نیاز است تا فعالیت صادرکنندگان و فعالان اتاق بازرگانی به خاطر برخی از شایعات تخریب نشود. زمانی که صادرکنندگان را متخلف خطاب کنند و با عینک بدبینی به آنها نگاه کنند، صادرکنندگان انگیزه فعالیت و توسعه فعالیتهای خود را از دست میدهند و البته برخیها هم احتمال دارد درگیر فسادهایی شوند که به آنها زده میشود. بدین جهت دولت باید نسبت به تشویق صادرکنندگان اقدام کند نه آنکه با اتهام زنی میل به تخلف را در بین برخی از صادرکنندگان ایجاد کند.
تولید، صنعت، کشاورزی و سایر فعالیتهای اقتصادی برای بخشی از رشد و توسعه خود به ارز نیاز دارند که اکنون صادرکنندگان بهعنوان سربازان جمهوری اسلامی ایران، این ارز را وارد کشور میکنند. لذا دولت به جای استفاده از سیستمهای کنترلی سخت افزاری که مشکلی را حل نمیکند، با استفاده از سیستمهای نرم افزاری شرایط را کنترل کند و همه مسائل را به سمت شفافیت ببرد.
ما در حال گذر از اقتصاد نفتی هستیم و در این مسیر باید شرایطی فراهم شود که کشور بتواند بدون درآمدهای نفتی و با تکیه بر تولید و صادرات پیشرفت کند. اگر بتوانیم به فعالان اقتصادی و تجار نگاه مثبت داشته باشیم و به آنها اعتماد کنیم، گذر از اقتصاد نفتی راحتتر خواهد بود و نوسان ارزی و سایر مشکلات اقتصادی به حداقل میرسد.
نکته دیگری هم در مورد افزایش قیمت ارز باید مورد اشاره قرار داد و آن این است که برخی از تولیدکنندگان به محض افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش ریال، نسبت به افزایش قیمت کالای خود اقدام میکنند، البته در برخی از مواقع این امر از مرحله واسطهها و توزیعکنندگان کالا اتفاق میافتد. لذا توصیه ما برای کنترل قیمتها این است که سیستم دقیقی اعمال شود تا بواسطه آن بتوان آثار مخرب افزایش قیمت ارز را در بازار کم و تعادل قیمتی را در مورد همه کالاها اعمال کرد. تأکید میکنم رشد قیمت در تمام واحدهای صنعتی اتفاق نمیافتد. اگر صحبت از کنترل قیمتها میشود منظور، کنترل فیزیکی و بازرسی قیمتی نیست چرا که این امر در هیچ دورهای جواب نداده است و حتی دولت نمیتواند بهصورت روزانه وضعیت قیمت کالاها در بازار را رصد کند.
کالاهایی که بهصورت مستقیم در سبد کالای مصرفی مردم قرار میگیرند به هیچ عنوان تحت تأثیر قیمت ارز نیستند چرا که مواد اولیه آن در داخل تأمین میشود و در کالاهایی که نیاز به واردات است دولت ارز 4200 تومانی تخصیص میدهد. بهعنوان مثال در حال حاضر دولت برای واردات نهادههای دام و طیور، روغن خام و... ارز میدهد، لذا کالاهای نهایی این بخشها مانند تخم مرغ، گوشت و مرغ نباید تحت تأثیر قیمت ارز، افزایش پیدا کند. بدین جهت دولت باید تمام هم و غم خود را بگذارد تا کالاهای اساسی و مصرفی روزانه مردم گران به دست شان نرسد.
روابط ایران و عراق الگوی موفق مناسبات منطقهای
ایرج مسجدی
سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق
دیدار دکتر محمدجواد ظریف وزیر خارجه ج.ا. ایران در 29 تیر 1399 از عراق و دیدار ایشان با نخست وزیر، رئیس جمهوری، وزیر خارجه و دیگر مقامات عالیرتبه عراق که در آن راههای گسترش بیش از پیش روابط میان دو کشور مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت، اولین دیدار یک مقام سیاسی عالیرتبه و سومین مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران از عراق بعد از نخستوزیری آقای کاظمی در عراق (18/2/99) است. دیدار وزیر خارجه کشورمان پس از دیدارهایی که دکتر اردکانیان وزیر نیرو و دکتر همتی رئیس بانک مرکزی از عراق داشتند، نشان میدهد روابط ج . ا . ایران و جمهوری عراق از چنان عمقی برخوردار است که با تغییر و جابهجایی دولتها همچنان با شتاب به مسیر توسعه و گسترش خود ادامه و با قدرت بیشتری به جلو حرکت مینماید.
دیدار وزیر خارجه کشورمان از عراق تأکیدی است بر توافقاتی که پیشتر در دیدار تاریخی دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران از عراق در اسفند 1397 در حوزههای مرزی و توافقنامه 1975 الجزایر، اقتصادی، کنسولی و سیاسی میان دو کشور به عمل آمد و البته رایزنی برای گسترش روابط در دیگر حوزههای روابط دوجانبه.
تأمین بخش مهمی از برق عراق از سوی جمهوری اسلامی ایران و حضور بخش خصوصی کشورمان در عراق که پروژههای مهمی را به لحاظ ارائه کیفیت بالایی از خدمات فنی مهندسی مانند نیروگاه، ورزشگاه و... را در دست اجرا دارند، سبب گردیده است تا حجم تبادلات اقتصادی میان دو کشور بالغ بر 12 میلیارد دلار گردد. تردد بیش از 7 میلیون اتباع دو کشور همسایه تا قبل از شیوع بیماری کرونا و حضور هزاران دانشجوی عراقی در دانشگاههای ایران، بیانگر عمق روابط و پیوندهای اجتماعی، تاریخی و فرهنگی دو ملت است.
سفر آقای مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق به تهران به فاصله کوتاهی پس از دیدار دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان علاوه بر اینکه نشان از موفقیت دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران میباشد، نشان دهنده بالندگی و درک متقابل مقامهای عالی و تصمیمگیران کلان دو کشور بر ضرورت حفظ دستاوردهای مناسبات دو کشور و گسترش آن است و اراده سیاسی دو کشور بر تعمیق بیشتر روابط میباشد. زیرا این روابط بر بنیادهای اصولی بنا شده است از جمله:
- دو کشور عمق راهبردی یکدیگر هستند.- امنیت دو کشور به دلیل مرزهای طولانی به یکدیگر وابسته است. - مناسبات دوجانبه ایران و عراق، ضامن صلح، ثبات و امنیت منطقهای است. - مناسبات ایران و عراق متأثر از روابط هر کدام از آنها با کشور ثالث نمیشود. - مرزهای دو کشور محل تلاقی و پیوند دو ملت و مرزهای دوستی و برادری است. - مطمئنترین و صادقانهترین دوست عراق در شرایط سخت، جمهوری اسلامی ایران است. - احترام به حاکمیت ملی و دخالت نکردن در امور داخلی دو کشور.
- استفاده از تمامی ظرفیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برای روابط پایدار دوجانبه.
این باورها و عوامل سبب شده است که مناسبات دو کشور جنبه راهبردی پیدا کرده و دولت جدید عراق به نخست وزیری آقای «مصطفی الکاظمی» نیز به شدت بر اهمیت آن تأکید کند.
جمهوری اسلامی ایران همواره به ثبات، امنیت و حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی عراق اهتمام داشته است. کمکهای جمهوری اسلامی ایران به عراق در مبارزه با داعش که مورد تأکید رهبران سیاسی و مردم عراق قرار گرفته است؛ اهمیت بالای حفظ ثبات و امنیت آن کشور را برای جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد. هر چند روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی پیوند دهنده و عمق دهنده روابط میان دو کشور است.
روابط رو به رشد و گسترده دو کشور در چند سال اخیر نشان داده است که مناسبات دوجانبه و چندجانبه منطقهای میتواند نه تنها در شکوفایی اقتصادی کشورها و رونق معیشت مردم اثرگذار باشد، بلکه میتواند تضمینی برای امنیت، ثبات و صلح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی نیز باشد.علاوه بر همه اینها آنچه باعث شده است که دو کشور با اعتماد به نفس بالا از پایداری مناسبات دوجانبه و انعکاس مثبت آن بر امنیت، صلح و ثبات منطقهای سخن بگویند، خونی است که این دو ملت برای سرکوب و شکست هیولای وحشی «داعش» ارزانی کرده و رابطهای است که با خون عزیزترین فرزندان دو ملت ترسیم شده است که ضمانتنامه این مناسبات پایدار در سپیده دم سیزدهم دیماه 98 در بغداد با شهادت سرداران مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس بیمه شده است. تلاشهای گسترده و جنایت تاریخی امریکا در به شهادت رساندن این عزیزان نمیتواند خللی در روابط راهبردی دو کشور ایران و عراق ایجاد کند بلکه دو ملت و دو دولت به سوی افقهای سازندگی و همکاری متقابل گامهای بزرگی برداشته و دو کشور مسلمان در یک احترام و تکریم متقابل مرزهای دوستی و همبستگی را گسترش میدهند. وجود عتبات عالیات در عراق و ایران بر روابط اجتماعی و خودجوش تأثیر مضاعفی دارد.
سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق
دیدار دکتر محمدجواد ظریف وزیر خارجه ج.ا. ایران در 29 تیر 1399 از عراق و دیدار ایشان با نخست وزیر، رئیس جمهوری، وزیر خارجه و دیگر مقامات عالیرتبه عراق که در آن راههای گسترش بیش از پیش روابط میان دو کشور مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت، اولین دیدار یک مقام سیاسی عالیرتبه و سومین مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران از عراق بعد از نخستوزیری آقای کاظمی در عراق (18/2/99) است. دیدار وزیر خارجه کشورمان پس از دیدارهایی که دکتر اردکانیان وزیر نیرو و دکتر همتی رئیس بانک مرکزی از عراق داشتند، نشان میدهد روابط ج . ا . ایران و جمهوری عراق از چنان عمقی برخوردار است که با تغییر و جابهجایی دولتها همچنان با شتاب به مسیر توسعه و گسترش خود ادامه و با قدرت بیشتری به جلو حرکت مینماید.
دیدار وزیر خارجه کشورمان از عراق تأکیدی است بر توافقاتی که پیشتر در دیدار تاریخی دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران از عراق در اسفند 1397 در حوزههای مرزی و توافقنامه 1975 الجزایر، اقتصادی، کنسولی و سیاسی میان دو کشور به عمل آمد و البته رایزنی برای گسترش روابط در دیگر حوزههای روابط دوجانبه.
تأمین بخش مهمی از برق عراق از سوی جمهوری اسلامی ایران و حضور بخش خصوصی کشورمان در عراق که پروژههای مهمی را به لحاظ ارائه کیفیت بالایی از خدمات فنی مهندسی مانند نیروگاه، ورزشگاه و... را در دست اجرا دارند، سبب گردیده است تا حجم تبادلات اقتصادی میان دو کشور بالغ بر 12 میلیارد دلار گردد. تردد بیش از 7 میلیون اتباع دو کشور همسایه تا قبل از شیوع بیماری کرونا و حضور هزاران دانشجوی عراقی در دانشگاههای ایران، بیانگر عمق روابط و پیوندهای اجتماعی، تاریخی و فرهنگی دو ملت است.
سفر آقای مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق به تهران به فاصله کوتاهی پس از دیدار دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان علاوه بر اینکه نشان از موفقیت دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران میباشد، نشان دهنده بالندگی و درک متقابل مقامهای عالی و تصمیمگیران کلان دو کشور بر ضرورت حفظ دستاوردهای مناسبات دو کشور و گسترش آن است و اراده سیاسی دو کشور بر تعمیق بیشتر روابط میباشد. زیرا این روابط بر بنیادهای اصولی بنا شده است از جمله:
- دو کشور عمق راهبردی یکدیگر هستند.- امنیت دو کشور به دلیل مرزهای طولانی به یکدیگر وابسته است. - مناسبات دوجانبه ایران و عراق، ضامن صلح، ثبات و امنیت منطقهای است. - مناسبات ایران و عراق متأثر از روابط هر کدام از آنها با کشور ثالث نمیشود. - مرزهای دو کشور محل تلاقی و پیوند دو ملت و مرزهای دوستی و برادری است. - مطمئنترین و صادقانهترین دوست عراق در شرایط سخت، جمهوری اسلامی ایران است. - احترام به حاکمیت ملی و دخالت نکردن در امور داخلی دو کشور.
- استفاده از تمامی ظرفیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برای روابط پایدار دوجانبه.
این باورها و عوامل سبب شده است که مناسبات دو کشور جنبه راهبردی پیدا کرده و دولت جدید عراق به نخست وزیری آقای «مصطفی الکاظمی» نیز به شدت بر اهمیت آن تأکید کند.
جمهوری اسلامی ایران همواره به ثبات، امنیت و حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی عراق اهتمام داشته است. کمکهای جمهوری اسلامی ایران به عراق در مبارزه با داعش که مورد تأکید رهبران سیاسی و مردم عراق قرار گرفته است؛ اهمیت بالای حفظ ثبات و امنیت آن کشور را برای جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد. هر چند روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی پیوند دهنده و عمق دهنده روابط میان دو کشور است.
روابط رو به رشد و گسترده دو کشور در چند سال اخیر نشان داده است که مناسبات دوجانبه و چندجانبه منطقهای میتواند نه تنها در شکوفایی اقتصادی کشورها و رونق معیشت مردم اثرگذار باشد، بلکه میتواند تضمینی برای امنیت، ثبات و صلح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی نیز باشد.علاوه بر همه اینها آنچه باعث شده است که دو کشور با اعتماد به نفس بالا از پایداری مناسبات دوجانبه و انعکاس مثبت آن بر امنیت، صلح و ثبات منطقهای سخن بگویند، خونی است که این دو ملت برای سرکوب و شکست هیولای وحشی «داعش» ارزانی کرده و رابطهای است که با خون عزیزترین فرزندان دو ملت ترسیم شده است که ضمانتنامه این مناسبات پایدار در سپیده دم سیزدهم دیماه 98 در بغداد با شهادت سرداران مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس بیمه شده است. تلاشهای گسترده و جنایت تاریخی امریکا در به شهادت رساندن این عزیزان نمیتواند خللی در روابط راهبردی دو کشور ایران و عراق ایجاد کند بلکه دو ملت و دو دولت به سوی افقهای سازندگی و همکاری متقابل گامهای بزرگی برداشته و دو کشور مسلمان در یک احترام و تکریم متقابل مرزهای دوستی و همبستگی را گسترش میدهند. وجود عتبات عالیات در عراق و ایران بر روابط اجتماعی و خودجوش تأثیر مضاعفی دارد.
محصولات چند رسانهای «ایران»
نبرد با کرونا در مرکز طبی کودکان
تصور اشتباهی در جامعه شکل گرفته است که کودکان به کرونا مبتلا نمی شوند و همین موضوع باعث شده بسیاری از خانواده ها در این شرایط حساس توجهی به مراقبت از کودکان شان نداشته باشند.
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی نبرد با کرونادر مرکز طبی کودکان را ببینید
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی نبرد با کرونادر مرکز طبی کودکان را ببینید
گفتوگوی «ایران» با سرمربی تیم قهرمان و خانم گل لیگ برتر فوتبال زنان
قصه 7 جام و 27 گل
حامد جیرودی
خبرنگار
بالاخره و پس از کش و قوسهایی که درباره ادامه یا توقف مسابقات لیگ برتر فوتبال زنان فصل 99-98 وجود داشت، سازمان لیگ پرونده این فصل از رقابتها را بست. بر اساس اعلام سازمان لیگ، با توجه به درخواست باشگاهها و همچنین تصویب هیأت رئیسه این سازمان جهت حفظ سلامت بازیکنان، مسابقات خاتمه یافت و جدول امتیازات تا پایان هفته هجدهم به عنوان ردهبندی نهایی تیمها لحاظ شد. به این ترتیب، شهرداری بم که با 54 امتیاز از 18 بازی در صدر جدول رقابتها قرار داشت، به عنوان قهرمان معرفی شد و وچان کردستان با 48 امتیاز عنوان نایب قهرمانی را از آن خود کرد. شهرداری سیرجان هم با 41 امتیاز در رده سوم قرار گرفت. ضمن اینکه هاجر دباغی، بازیکن ملیپوش سپاهان به همراه سمیه خرمی بازیکن سپاهان با 27 گل زده، عنوان «خانم گلی» رقابتها را به دست آوردند. مرضیه جعفری سرمربی تیمِ قهرمان (شهرداری بم) و هاجر دباغی که میانگین 1/5 گل در هر بازی را از آن خود کرده و با اینکه تیمش چهارم شده عملکرد بهتری داشته، به سؤالات خبرنگار «ایران» پاسخ دادند.
جعفری: استقلالیام ولی من و تیمم را به پرسپولیس مقایسه می کنند
در پایان دوازدهمین دوره لیگ برتر فوتبال زنان، شهرداری بم هفتمین قهرمانی را از آن خود کرد و جالب اینکه هر 7 قهرمانی تحت هدایت مرضیه جعفری به دست آمده است. تنها 4 هفته به تکمیل جدول مسابقات باقی مانده بود که کرونا مانع از انجام این مهم شد. با این حال، مرضیه جعفری فصل فوقالعادهای را به همراه تیمش سپری کرد: «ما هیچ مساوی یا شکستی نداشتیم و این رکوردی است که هیچ تیمی به آن دست نیافته است. ما دو فصل پیاپی و به طور دقیق تر 46 بازی است که هیچ شکستی نداشتیم و این فصل حتی یک امتیاز هم به حریفان ندادیم و این یک رکورد فوقالعاده است. بازیکنانم واقعاً زحمت کشیدند. هوا در بم خیلی گرم است ولی ما حتی یک جلسه تمرین را هم از دست ندادیم. این قهرمانی را به آنها و مردم شهرم بم تقدیم میکنم که پشتیبان ما بودند. بم قدرت اقتصادی ندارد ولی مسئولان تیم هر چه در توانشان بود، انجام دادند و از ما حمایت کردند.» او درباره چگونگی تداوم قهرمانی شهرداری بم با مربیگری خودش هم صحبت کرد: «ما در این سالها 7 بار قهرمان شدهایم و 3،4 دوره هم که قهرمان نشدیم، باز هم قدرت اول بودیم و تیممان تا هفتههای آخر صدر بود. قهرمانی سخت است ولی تداوم قهرمانی از آن سختتر است. همیشه به این فکر میکنیم که مردم بم را خوشحال کنیم. دوره گذشته 3 بازی مانده به پایان فصل قهرمان شدیم ولی نمیخواستیم شکستی در کارنامهمان ثبت شود، همیشه از شاگردانم پیروزی خواستهام.» جعفری معتقد است حتی اگر تصمیم به برگزاری ادامه مسابقات گرفته میشد، تغییری در صدر جدول اتفاق نمیافتاد: «ما در هر شرایطی قهرمان میشدیم و تعطیل شدن مسابقات به خاطر کرونا، حرف و حدیثی درباره قهرمانی ما نداشت. ما با 6 امتیاز اختلاف در صدر جدول بودیم. ضمن اینکه ما درخواست اتمام مسابقات را نداشتیم. تیمهای بالای جدول خودشان نامه زدند که به خاطر سلامتی بچهها مسابقات تمام شود. 4 بازی باقی مانده هم تأثیری در قهرمانی ما نداشت و نهایتاً تیمهای پنجم و ششم جابهجا میشدند.» پرسپولیس با هدایت برانکو ایوانکوویچ 3 قهرمانی پیاپی در لیگ برتر آقایان کسب کرد و امسال هم بدون پروفسور در آستانه قهرمانی چهارم است. جعفری درباره اینکه آیا او و تیمش را میتوان با برانکو و پرسپولیس مقایسه کرد، چنین پاسخ داد: «من استقلالی هستم ولی خیلیها تیمم را به پرسپولیس تشبیه میکنند. فوتبال آقایان و بانوان از لحاظ ساختار قابل مقایسه نیستند ولی قطعاً شهرداری بم حرف اول را در فوتبال بانوان میزند و پرسپولیس هم در لیگ آقایان چنین شرایطی دارد.» این مربی 38 ساله که مدرک A مربیگری آسیا را دارد، فوتبال مالکانه را میپسندد و بنابراین طبیعی است که وقتی صحبت از سبک کار مربیان میشود، پای گواردیولا به بحث باز شود: «شهرداری بم زیبا بازی میکند و خیلیها برای این موضوع، تیم من را مثال میزنند. من سبک کار پپ گواردیولا را خیلی میپسندم. میخواهم بچهها روی زمین بازی کنند، حفظ توپ داشته باشند و با پاسهای زیاد و گردش توپ، به گل برسند.» سؤال پایانی ما از مرضیه جعفری درباره رقم قراردادش بود، او هم چنین واکنشی داشت: «رقم قراردادم را نگویم بهتر است. فقط همین را بگویم که برای یک تیم فوتبال بانوان در طول یک فصل، اندازه یک بازیکن متوسط آقایان هم هزینه نمیشود. حالا ببینید ما 20 نفر خانم با این همه هزینه و ایاب و ذهاب قراردادمان چقدر است؟ البته پیشنهاد خارجی هم داشتهام ولی دوست دارم در کشور خودمان فعالیت کنم.»
دباغی: سقف قرارداد سپاهان باید 500 میلیون باشد، نه 50 میلیون
در مسابقات این فصل لیگ برتر فوتبال بانوان، هاجر دباغی در خط حمله سپاهان درخشید. این بازیکن ملیپوش سپاهان که در 18 بازی 27 گل زد، صحبتهایش را با اشاره به همین موضوع آغاز کرد: «به نظرم عنوان خانم گل مسابقات، عنوان فردی نیست. من فقط وظیفه خودم را انجام دادم و زحمات همتیمیهایم را به نتیجه رساندم و توپی را که لحظه آخر به من رسیده تبدیل به گل کردم. البته خواستهام بیشتر از این تعداد گل بود ولی 4 بازی مانده به پایان فصل، مسابقات به پایان رسید. ضمن اینکه فصل پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشتم و تجربیات اجتماعی- فوتبالیام بیشتر از تجربیات فوتبالیام بود و به نوعی میتوان گفت که 70 درصد توانم را توانستم به اجرا بگذارم. اگر 4 بازی دیگر هم برگزار میشد، قطعاً به 40 گل میرسیدم.» دباغی درباره انتقادهایی که مبنی بر برگزار نشدن 4 هفته پایانی مطرح شده بود، گفت: «وقفه زیادی بین بازیها افتاد و اگر میخواستند لیگ را ادامه دهند، باید زودتر اعلام میکردند چرا که بازیکنان از شرایط مسابقه دور شده بودند.» دباغی 21 ساله که متولد خمینی شهر است، از استعدادهای فوتبال اصفهان محسوب میشود. او که در سال 1395 با تیم آینده سازان میهن اصفهان قهرمان لیگ برتر فوتبال زنان شد، درباره شرایط فوتبال بانوان و مشکلاتی که وجود دارد، چنین نظر داد: «من این افتخار را دارم که در باشگاه بزرگ سپاهان بازی کنم ولی از دیگر باشگاههای بزرگ که در بخش آقایان تیمداری میکنند، انتقاد دارم. باشگاههایی مانند تراکتور، فولاد و شهرخودرو هم میتوانند در بخش بانوان تیمداری کنند و حیف است که بانوان را نادیده میگیرند. آن هم با توجه به امتیازی که فدراسیون در اختیار باشگاهها قرارداده که اگر در بخش بانوان فعالیت کنند، آن دو درصد قراردادها را نمیخواهد پرداخت کنند. باشگاهها میتوانند این پول را صرف حضور بانوان کنند و این به پیشرفت ما کمک میکند و از سویی لیگ بانوان حرفهایتر میشود.»
او در ادامه با اشاره به ارقام قراردادها در لیگ فوتبال زنان افزود: «سقف قرارداد در سپاهان 50 میلیون بود ولی شنیدهام که شهرداری بم بالاتر میبندد. در هر حال به نظرم باید به فوتبال زنان توجه بیبشتری شود. اگر بازیکنی مانند استنلی کیروش 9 - 8 میلیارد تومان میگیرد، سقف قرارداد در باشگاهی مثل سپاهان برای بانوانش کمتر از 500 - 400 میلیون نباشد.» او درباره اینکه چه بازیکنانی را به عنوان الگو مد نظر قرار میدهد؟ گفت: «من بیشتر مسائل اخلاقی را مدنظر قرار میدهم و برای همین آقای محرم نویدکیا برایم الگوی بزرگی هست. در ضمن آقای کریمی و آقای دایی هم را هم که بین مردم محبوبیت دارند، میپسندم. از بین بازیکنان خارجی هم طرفدار لیونل مسی هستم.»
به «کهن کهور» پاک ترین روستای ایران خوش آمدید
هرکس در این روستا زباله پیدا کند جایزه می گیرد!
شیما جهانبخش
خبرنگار
همه جا تمیز است حتی تا چند کیلومتر بعد از روستا هم خبری از هیچ زباله ای نیست. سطلهای زباله اینقدر خالی مانده بودند که اهالی روستا همه آنها را جمع کردهاند. شب ها هیچ ماشینی برای جمعآوری زبالهها حرکت نمیکند. شاید برای شهرنشینان با وجود تلاشهای شهرداری، دیدن هر روزه سطلهای پر اززباله و خیابانهایی که هر گوشهاش آشغالی روی زمین ریخته عادی شده است، اما تصور چنین روستایی در دل یکی از استانهای محروم کمی دور از ذهن باشد.
اما وجود روستای بدون زباله «کهنکهور» در بخش مرکزی شهرستان مهرستان سیستان و بلوچستان واقعیت دارد. مردم این روستا برای ازبین بردن زباله هایشان و تمیزی روستا نه منتظر دهیاری مانده اند نه کمکها و بودجههای دولتی. خودشان آستینهای همت را بالا زدهاند و حالا بهعنوان تنها روستای بدون زباله معرفی شدهاند.
محمد رفیع دهواری، فرماندار شهرستان مهرستان به «ایران» میگوید: مردم این روستا از دیرباز فرهنگ نریختن زباله را به فرزندان خود آموزش دادهاند و این موضوع بین آنها نهادینه شده است. دستگاههای دولتی کار زیادی برای این موضوع انجام ندادهاند و همه کارها بر عهده خود مردم است. در واقع مردم روستا زمینه اولیه را داشتهاند و ما تنها آنها را هدایت کردهایم ویک سری کارها مانند روشهای بهداشتی دفن زباله را به آنها آموزش دادهایم.
دهواری، «کهن کهور» را تنها روستای بدون زباله در استان و -شاید- حتی کشور میداند و میگوید: مردم اینجا به قدری خود را مقید به حفظ تمیزی محیط روستا میدانند و اطمینان دارند که هیچ کس به خودش اجازه نمیدهد زباله روی زمین بیندازد که سطلهای زباله را از محیط روستا جمعآوری کردهاند. البته حتی زمانی هم که سطلهای زباله جمع نشده بود همیشه خالی بودند چون اینجا هیچ کس زبالههایش را از خانه بیرون نمیآورد. روستا بقدری تمیز است که حتی میتوانیم ادعا کنیم هر کس در این روستا زباله پیدا کند میتواند جایزه بگیرد!
40 روستای دیگر بدون زباله میشوند
فرماندار مهرستان درباره روشهای دپو و امحای زباله در این روستا توضیح میدهد: کاری که ما انجام دادهایم این است که تفکیک زبالهها را به خانوادهها آموزش داده و تمام خانوارها زباله هایشان را قبل از دفن تفکیک میکنند. حتی ۵۰درصد این زبالهها مانند ته مانده میوه، سبزی و مواد غذایی دوباره برای غذای دامها مورد استفاده قرار میگیرد. یک سایت زباله با کمک دهیاری و اهالی در بیرون از روستا آماده شده و خود روستاییان بعد از تفکیک، زبالههای باقی مانده را برای سوزاندن یا دفن به این سایت میبرند. نکته جالب این است که ما هیچ ماشین حمل زباله و کارگری برای جمع آوری زبالهها نداریم و تمام کار بر عهده خود روستاییان است. خودشان تفکیک میکنند، جمع میکنند، دفن میکنند و خلاصه اینکه برای تمیزی روستایشان منتظرنیستند یک ارگان دولتی کاری انجام دهد.
تمام ۱۱۰ خانوار ساکن در این روستا برای تمیزی محیط زندگیشان تلاش میکنند، بیشتر کارهای این روستا توسط خود اهالی انجام میشود. حیاط منازل هم تمیز است و به جرأت میتوان گفت این روستا یکی از روستاهای پاک کشور است. حتی تا شعاع یک تا دو کیلومتری این روستا هم هیچ زبالهای وجود ندارد اگر بر فرض باد زباله را هم با خودش بیاورد مردم خود را متعهد میدانند که سریع آن را جمع کنند.
این موضوع تنها مربوط به زبالهها نیست بلکه این حس مسئولیت در تمام جوانب زندگی آنها وجود دارد. مثلاً شاخههای نخلها را خشک میکنند و در محیطی که از قبل مشخص کردند جمعآوری میکنند تا باقیمانده آن روستا را کثیف نکند. حتی علوفه مورد نیاز برای دام هایشان را هم در محیطی جدا جمع میکنند.
دهواری این روستا را بهترین نمونه در کشور میداند و میگوید: ۴۰ روستای دیگر استان برای رسیدن به روستای عاری از زباله هدفگذاری شده و ما تلاش داریم تا تمام روستاییان را به مسیری هدایت کنیم که خودشان محیط زندگیشان را تمیز نگه دارند. دهیاران روستاهای دیگر بارها برای دیدن تمیزی این روستا به اینجا سفر کردند و تلاش کردند الگوی مناسبی برای روستای خودشان تهیه کنند. بارها گفتهام اگر کسی حتی یک زباله هم در این روستا پیدا کند من به او جایزه میدهم. شاید باورتان نشود اما اگر باد هم زبالهای را با خود بیاورد مردم برای برداشتن آن عجله دارند. کسی از اینکه خم شود و آشغالها را از روی زمین جمع کند خجالت نمیکشد. از بچه 5 ساله تا پیرمرد 90 ساله همه خود را موظف به برداشتن زبالهها میدانند.
تأثیر آموزشهای والدین به فرزندان
محسن دهقانی، دهیار روستای کهن کهور که تمام عمرش را در این روستا گذرانده هم میگوید: مردم این روستا از دیرباز ریختن زباله را بد میدانستند فرهنگ نظافت ازسالهای دور در این روستا مرسوم بوده و پدر و مادرها نریختن زباله را بهصورت عملی به بچه هایشان یاد میدادند اما چون امکانات ارتباطی محدود بوده ما نمیتوانستیم این روستا را به همه ایران معرفی کنیم.
در قدیم هم که خبری از جمعآوری زبالهها بهصورت مکانیزه نبوده کهن کهورهمیشه تمیز بوده است.چند سالی میشود که به علت احداث سد مجبور شدیم روستایمان را جابهجا کنیم و به اینجا آمدهایم اما هم روستای قدیمی و هم روستای جدید همیشه تمیز بوده است. شغل بیشتر مردم کشاورزی و دامداری است اما حتی در جمعآوری فضولات دامی و علوفه هم دقت لازم را دارند و هیچ اثری از باقی ماندههای کشاورزی و دامها نمیتوانید در خانهها و کوچههای روستا پیدا کنید.
دهقانی میگوید: اینجا خبری از اینترنت نیست و ما نتوانستهایم این فرهنگ را در تمام کشور منتشر کنیم اما به تازگی با کمک و تلاش فرماندار مهرستان نام کهن کهور بهعنوان «روستای بدون زباله» در کشور مطرح شده است.
از روزی که فیلم این روستا در شبکههای مجازی منتشر شده خیلیها تصور میکنند این تمیزی به خاطرجمعآوری بموقع زبالهها از سوی دهیاری است اما بهعنوان دهیار باید بگویم مجموعه دهیاری دخالت زیادی در جمعآوری زبالهها ندارد و مردم خودشان همه کارها را انجام میدهند و خود را موظف میدانند که محیط روستایشان را پاک کنند.
دهیار روستای کهن کهور همه 110 خانوار این روستا را به نوعی دهیار میداند و ادامه میدهد: درست است که در سایت آمار ۵۵ خانوار برای این روستا ثبت شده اما ما ۱۱۰ خانوار هستیم که در زمان اعلام به سایت آمار حدود50 درصد نتوانستیم در سایت ثبتنام کنیم چون اینجا اینترنت نداریم البته به تازگی دکل نصب شده اما هنوز دسترسیها وصل نیست. امکانات کم است، کم آبی اذیتمان میکند اما جوانان روستا علاقهای به مهاجرت به شهر ندارند. میخواهند همین جا بمانند و هر کاری از دست شان برمی آید برای زادگاه شان انجام دهند تا شاید روزی روستا هیچ کمبودی نداشته باشد.
نیم نگاه
تمام خانوار ها زباله هایشان را قبل از دفن تفکیک می کنند حتی ۵۰ درصد این زباله ها مانند ته مانده میوه، سبزی و مواد غذایی دوباره برای غذای دام ها مورد استفاده قرار می گیرد. یک سایت زباله با کمک دهیاری و اهالی در بیرون از روستا آماده شده و خود روستاییان بعد از تفکیک، زباله های باقی مانده را برای سوزاندن یا دفن به این سایت می برند
گزارش «ایران» از افزایش 40 درصدی مراجعه کارتن خوابها به گرمخانهها
رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط کارتن خوابها!
حمیده امینیفرد
خبرنگار
«صائب» را چند روز پیش آوردهاند «گرمخانه خاوران»... یک نفر دیده، کسی میان کهنه کارتنهای نمور گودال، خرت و پرتهای روی هم تلنبار شده را با ناخنهای بلندش چنگ میزند. نزدیکتر که میشود، چشمش به مردی میافتد که لابهلای زبالهها از زور درد به خودش پیچیده... اما صدای سرفههای صائب بلند نشده، مرد خس خس حنجرهاش را که میشنود پایش را پس میکشد، خوف میکند قدم از قدم بردارد....
پیشترها عیالش نذرکرده بود، پنجشنبه شبها خیرات امواتشان را زیرهمین پل ادا کند، کرونا که آمد اما دست و دلشان لرزید، صدای سرفههای صائب که بلندتر میشود، مرد با خودش عهد میکند که کلاهش هم این طرفها افتاد، برای برداشتن آن نیاید. مدام با خودش تکرارمی کند: «امشب غذا نخورد، نمیمیرد، اما کرونا، گرسنگی سرش نمیشود، بگیرد، تمام میشود! تباه میشود... «مرد تلفنش را برمی دارد، یک شماره میگیرد، همان شب یک گروه میآیند، ماسک زده، گان پوشیده، مجهز... صائب بالاخره پایش به گرمخانه باز میشود، خودش میآید، بدون اجبار! جانش از این همه تباهی به لب رسیده است، وصف کرونا را از دور و بریهایش زیاد شنیده، میداند دردش کم از استخوان شکستنهای خماری نیست....
پایین گودال، نفسشان که چاق میشود، هرکه هرچه دارد میریزد روی گود! یک نفردکتر میشود، آن دیگری دانشمند! صائب میگوید دکتر یک شب که حسابی کیفش کوک بوده باهمان صدای خشن عصا قورت داده اش، خیال بچههای گود را از کرونا راحت کرده است، ماسکهای خیراتی را یک تنه جمع میکند، میریزد داخل یک کیسه بزرگ:«خیالتون راحت، معتاد جماعت، جونش قد این شوشول بازیا نیش، نترشین بابا!می خوان خامتون کنن...»
دکترکه از روی سن پایین میآید، نوبت به پروفسور میرسد، پروفسور مرتضی که خودیها «پروفشور» صدایش میزنند، میرود روی سن.: «هیش کی نترشه بابا، گلومون چربه، کثافت سُر میخوره میره پایین...» جماعت یادشان میافتد، همان شبی را که پروفسور دست حامد را محکم گرفته بود، همان دستی که از زور مصرف مواد تاول زده بود، گشت گرمخانه که از راه رسید حامد بدنش عفونت داشت، تبش بالا بود، همین پروفسور جلوی مأموران کمر صاف کرد، با صدای بلند نخراشیدهاش فریاد میزد، ببرنتان گرمخانه حسابتان با کرام الکاتبین است، یک روز مواد به جانتان نرسد طاقتتان طاق میشود. کرونا میشود رفیقتان، چنان گلویتان را فشارمی دهد که درد خماری از سرتان میپرد!
خیلیهایشان حالا ازحتی یک سرماخوردگی ساده هم میترسند، فکر میکنند ترک کنند میمیرند. صائب اما گوشش به این حرفها بدهکار نبود، ترس مرگ را بهجانش خرید، از در گرمخانه که وارد شد همه لباسهایش را به قول خودش ازتن کند، لباس که نه ،همان یک دست پیراهن و شلوار زهوار در رفته ١٠ باروصله شده، همان دستمال یزدی پیچ داده شده که روزی اش، روزی ازتاب دادنش روی شیشه ماشینها بهدست میآمد، برای همین مرد که اصرار به درآوردن لباسها میکند صائب سفت میشود، به قول خودش روزگارش با همین یک قلم دارایی میگذرد، همین یک دست لباس و شلوار! فکر میکند لباسهای اتوکشیده به قد و قوارهاش نمیخورد، اما حمام که میرود، نونوار که میشود، تازه دلش میرود پی خاطرات بیست سال پیش! همان زمان که از «اعظم» پای سفره عقد بله را گرفت!...
رشته افکارش با صدای فریاد «کاوه» پاره میشود، میگویند از وقتی زنش را بهخاطر کرونا از دست داده، عذاب وجدان دیوانهاش کرده، یک روز با تب شدید و سرفههای خشک تحویل اورژانسش میدهند، اما به بیمارستان رسیده و نرسیده، هنوز بستری نشده فرارمی کند، کسی فکر نمیکرده با آن حال و روزش، یک روز هم دوام بیاورد، اما چند روز بعد قبراق و سالم بدون هیچ نشانهای پیدایش میکنند، حالا که از علائمش خبری نیست، کاوه مدام بد خلقی میکند، روزهایی که گرمخانه را ضد عفونی میکنند، حتی برای هواخوری هم که بیرون میرود غر میزند، هم میترسد هم نمیترسد! پاتوقش کوچه پس کوچههای جنوب هرندی بوده و قوت غالبش هروئین! سه وعده غذا درست و حسابی وسوسهاش میکند تا دوباره به گرمخانه برگردد، زمانی از حمام فراری بوده. تب سنج و ماسک و این حرفا سرش نمیشده، اما حالا بیماسک خوابش نمیبرد....
هیچ فردی بهعلت بیخانمانی در خیابانهای تهران جان نداد
رئیس انجمن مددکاری ایران معتقد است که در بحران کرونا دو مؤلفه بهداشت فردی و بهداشت محیط، بیشترین نقش را در پیشگیری و کنترل بیماری دارد، برای همین گروههایی که حتی در شرایط عادی هم به این دو مؤلفه دسترسی ندارند آسیب پذیرتر خواهند بود.
حسن موسوی چلک میگوید در ابتدا همه سردرگم بودیم، هنوز هم سردرگمیم، اما آن اوایل به افراد آسیب پذیرکمتر توجه میشد، حالا البته همه سازمانهای خدماتی، حمایتی و مردم نهاد پای کار آمدهاند و تلاش بیشتری میکنند. افزایش 40 درصدی مراجعهکنندگان و شبانه روزی شدن گرمخانهها یعنی کار این نهادها بیشتر شده و در این مقطع از همه ظرفیتها استفاده میشود، اما به رغم همه این حمایتها، این افراد باز خارج میشوند و این چرخه کامل نیست. با این همه هیچ فردی به علت بیخانمانی در خیابانهای تهران جان نداد، حتی در مقطعی برخی برای سوءاستفاده از شرایط بازار شایعه کردند که معتادان نمیگیرند، اما هیچ داده علمی این حرفها را تأیید نکرد.
چلک ادامه میدهد: بههرحال طولانی شدن این بحران، بار مالی مضاعفی را به سازمانها تحمیل کرده است که اگر جبران نشود، روی کمیت و کیفیت کار تأثیر میگذارد. هماکنون در اطراف میدان آزادی، زیر پل مدیریت، دره فرحزاد، شوش و هرندی بازهم این افراد پراکندهاند، مگر ظرفیت گرمخانهها چقدر است؟ هیچ آمار رسمی از تعداد کارتن خوابها نداریم، چون نظام ثبتی وجود ندارد، اما قطعاً تعدادشان بیش از ظرفیت نهادها و سازمانهاست.
هزینه بستری یک کارتن خواب 34 میلیون تومان!
حسین مهاجر، کارشناس آسیبهای اجتماعی میگوید که سطح کیفی و کمی خدمات در گرمخانهها بالا رفته و برای همین تعداد مراجعهکنندگان بیشتر شده است. بهگفته او، در گرمخانهها معتادان پذیرش نمیشوند، ممکن است کارتن خواب یا بیسرپناهی باشد که مصرفکننده هم هست، اما معتادان متهاجر بندرت به گرمخانه میآیند.
او میگوید: حدود 90 درصد مددجوهای مرد و 75 درصد مددجوهای زن مصرفکنندهاند که در قالب افراد بیسرپناه مراجعه میکنند. از آنها تستهای اولیه گرفته میشود، اما چون اغلبشان مصرفکنندهاند، ریههایشان درگیر شده و در اسکن ریه مشخص میشود که درگیری ریه بهعلت کرونا نیست؛ شاید از حدود هزار و 800 مراجعه کننده، بندرت 5-6 نفر دارای علائم اختصاصی کرونا باشند. هزینه مددجوهای مبتلا برعهده چه کسی است؟ مهاجر میگوید که طبق صورتجلسه ستاد ملی کرونا و مصوبات پیشین، بستری کارتن خوابها باید رایگان باشد، اما متولیان امر تمکین نمیکنند. چند وقت پیش هزینه بستری 18 روزه یک کارتن خواب دربیمارستان شهدای تجریش برای شهرداری حدوداً 34 میلیون تمام شد. درحالیکه شیوه زندگی کارتن خوابها با پروتکلهای بهداشتی انطباق ندارد و به همین علت ما بشدت نگران سلامت آنها بودیم که خوشبختانه آمار بالا نبود. جالب اینکه موردی داشتیم که با علائم حاد کرونا به بیمارستان منتقل شد و فرار کرد و زمانی که برگشت نه از تب 39 درجه خبری بود و نه سرفه میکرد که با توجه به سطح پایین خودمراقبتی این موضوع عجیب به نظر میرسید!
همچنان برای پذیرش کارتن خواب ها ظرفیت داریم
بهگفته سرپرست سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، امسال برای اولین بار فعالیت 20 گرمخانه شهرداری شبانه روزی شده است:«از اول اسفند سال گذشته تا فروردین امسال حدود 70 هزار نفر پذیرش شدهاند و از اردیبهشت تا تیرماه هم هر شب به طورمتوسط هزار و 800 نفر به گرمخانهها مراجعه کردهاند، درحالیکه در گذشته درشبانه روزحدود 900 تا هزار نفر مراجعه میکردند و این نشان دهنده رشد 40 درصدی تعداد مراجعهکنندگان نسبت به سال گذشته است. البته در زمستانها تعداد مراجعهکنندگان به 3 هزار نفر هم میرسد. با این همه ما همچنان ظرفیت خالی داریم و میتوانیم جوابگوی مددجوها باشیم.
مالک حسینی میگوید: هیچ کس با اجبار به گرمخانه نمیآید، مگر اینکه دچار مشکلاتی همچون اختلال حواس یا بیماری مثل زخم باز باشد؛ ما بقی داوطلبانه میآیند، اما به خاطر محدودیتهایی که وجود دارد مثل عدم مصرف مواد، الزام تعویض لباس و مقررات بهداشتی، زندگی در گرمخانه با سبک زندگی آنها همخوانی ندارد و اغلب افرادی میآیند که مصرف مداوم ندارند. خوشبختانه تاکنون هیچ آمار فوتی در گرمخانهها نداشته ایم.
رئیس دفتر رئیس جمهوری:
متحدان امریکا هم از اعتیاد این کشور به تحریم به ستوه آمدهاند
رئیس دفتر رئیس جمهوری با بیان اینکه تحریم غیرانسانی و پوسیده باید کنار گذاشته شود، نوشت: حتی متحدان امریکا هم از اعتیاد این کشور به تحریم به ستوه آمدهاند.محمود واعظی روز دوشنبه در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: اعتراض مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به استفاده امریکا از تحریمهای اقتصادی نشان میدهد حتی متحدان امریکا هم از اعتیاد این کشور به تحریم به ستوه آمدهاند.رئیس دفتر رئیس جمهوری تأکید کرد: سیاست تحریم، سیاست غیرانسانی، ظالمانه و پوسیدهای است که باید کنار گذاشته شود این فقط نظر ایران نیست.
وزیر نفت در مراسم امضای قرارداد تکمیل توسعه میدان آزادگان جنوبی تأکید کرد
به خاطر منافع ملی مذاکره میکنم
گروه اقتصادی: پس از واگذاری طرح توسعه میدان نفتی یاران به شرکتی ایرانی، این هفته نوبت به میدان بزرگ و استراتژیک آزادگان جنوبی رسید و روز گذشته قرارداد تکمیل توسعه این میدان بین شرکت مهندسی و توسعه نفت و شرکت پتروپارس امضا شد. پتروپارس بهعنوان پیمانکارعمومی طرح (GC) خواهد بود که وزیر نفت آن را یکی از نمادهای فناوری ملی میداند. گفته میشود که سیاست وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران اکنون این است که توسعه میادین مشترک با استفاده از ظرفیت شرکتهای ایرانی انجام شود و به همین خاطر قرارداد تکمیل توسعه میدان آزادگان جنوبی و احداث کارخانه فرآورش مرکزی با یک شرکت داخلی به امضا رسید. این روند برای 9 طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت دیگر نیز ادامه خواهد داشت. روز گذشته در آیین امضای قرارداد تکمیل میدان آزادگان جنوبی، وزیر نفت با اشاره به مشترک بودن این میدان و اهمیت افزایش ضریب بازیافت نفت در آن بیان کرد: ازدیاد برداشت در این میدان فوقالعاده مهم و حیاتی است. بیژن زنگنه همچنین از فعال شدن صندوق پژوهش و فناوری نفت در آینده نزدیک خبر داد.
توسعه در مجاورت عراق
میدان نفتی آزادگان جنوبی بهعنوان مهمترین میدان مشترک منطقه غرب کارون در مجاورت مرز عراق و در حدود ۸۰ کیلومتری غرب اهواز واقع شده و هدف از قرارداد تکمیل میدان آزادگان جنوبی، دستیابی به تولید ۳۲۰ هزار بشکه نفت خام در روز طی ۳۰ ماه و در سقف مبلغ قراردادی به ارزش ۹۶۱ میلیون دلار و ۱۱۸۳ میلیارد تومان است. البته قرارداد دیگری بین شرکت مهندسی و توسعه نفت و شرکت پتروپارس به منظور احداث کارخانه فرآورش مرکزی (CTEP) با ظرفیت ۳۲۰ هزار بشکه در روز و در مبلغ قراردادی به ارزش حدود ۳۰۰ میلیون دلار امضا خواهد شد. این واحد که بزرگترین واحد فرآورشی نفت و گاز کشور است طی مدت ۳۰ ماه ساخته میشود. بدین ترتیب با امضای قراردادهای تکمیل توسعه میدان آزادگان جنوبی و احداث کارخانه فرآورش مرکزی قراردادهایی به ارزش مجموعاً ۱۲۶۱ میلیون دلار و ۱۱۸۳ میلیارد تومان بین شرکت مهندسی و توسعه نفت و شرکت پتروپارس امضا میشود.
علاقه ویژهای به کشورهای خارجی ندارم
وزیر نفت با بیان اینکه به هیچ کشور خارجی علاقهای ویژه ندارم و اگر با فردی صحبت میکنم برای عزت و منافع ملت ایران است، تأکید کرد: ما مقتدر و محکم برای سربلندی ملتمان و ایران عزیزمان ایستادیم. زنگنه در این مراسم که بهصورت پخش زنده انجام میشد، اظهار کرد: من خدمتگزار ملت ایران هستم. من در این خاک به دنیا آمدم، پدرانم در این خاک به دنیا آمدند و در این خاک دفن شدند، امیدوارم خودم در این خاک با عزت دفن شوم. او با بیان اینکه آنچه برایم مهم است فقط و فقط سربلندی و بزرگی ملت ایران است و تلاش برای اینکه در این شرایط سخت بتوانیم کاری کنیم که کمتر به مردم فشار وارد شود، تصریح کرد: وظیفه ما این است در این شرایط سخت، تحت سختترین فشارها عمل کنیم و کوتاه نیاییم.
امضای قرارداد میدان فرزاد؛ بهزودی
وزیر نفت ضمن یادآوری اهتمام وزارت نفت در زمینه مسئولیت اجتماعی خود در حوزه نفت با اشاره به توسعه میدانهای مشترک، گفت: با وجود همه مشکلات و تنگناهایی که داشتیم کارهای خوبی در میدانهای مشترک انجام دادیم، برای نمونه ظرفیت برداشت روزانه نفت خام از میدانهای غرب کارون از ۷۰ هزار بشکه به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسیده که کار بزرگی است و جای قدردانی دارد. وی از میدانهای مشترک غرب کارون و پارس جنوبی بهعنوان شاخص در میدانهای مشترک نام برد و گفت: همه میدانهای مشترک کشور تا پایان دوره فعالیت دولت دوازدهم سر و سامان میگیرند، میدان مشترک گازی فرزاد یکی از آنهاست که قرارداد آن بهزودی امضا میشود. زنگنه در ادامه به موضوع افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفتی اشاره کرد و با بیان اینکه هماکنون مردم و مجلس شورای اسلامی درباره میدانهای مشترک بسیار حساس هستند که حساسیت بحق و بجایی است، تصریح کرد: باید کاری کرد که مردم، مجلس و مسئولان به همان اندازه نسبت به افزایش ضریب بازیافت و برداشت از میدان حساس باشند. وی با تأکید بر اینکه اگر درست عمل نکنیم ثروث کشور را هدر دادیم بدون آنکه کسی ببیند، افزود: ذخیره درجای میدان نفتی آزادگان جنوبی ۲۷ میلیارد بشکه است که با فناوری کنونی میتوانیم کمتر از یک و نیم میلیارد بشکه از آن برداشت کنیم، به این معنا که ۲۵.۵ میلیارد بشکه بدون استفاده میماند و این ضعف فناوری است. وزیر نفت ادامه داد: البته منظور این نیست که بتوان ۱۰۰ درصد ذخایر درجا را برداشت کرد، زیرا بسته به شرایط زمین و مخزن، دسترسی به این ذخایر متفاوت است، اما همانطور که آقای پنجهشاهی، رئیس انستیتو مهندسی نفت دانشگاه تهران اعلام کردند، میتوانند ۱۰ درصد به ضریب بازیافت این میدان اضافه کنند، یعنی ۶ درصد به ۱۶ درصد برسد که بیش از هزار میلیارد دلار به ثروت مردم افزوده خواهد شد. وی گفت: هیچ کسی حق ندارد تصمیم بگیرد جلوی عملیات اجرای افزایش ضریب بازیافت را بگیرد، در غیر این صورت باید جلوی ملت ایران پاسخگو باشد، من تا زمانی که در نفت حضور داشته باشم از اجرای طرحهای افزایش ضریب بازیافت کوتاه نخواهم آمد.
دانشگاهها و صنعت نفت
زنگنه دانشگاهها را رکن اساسی افزایش تولید و ضریب بازیافت برشمرد و یادآور شد: دانشگاههایی که بخش بالادستی نفت دارند هماکنون همانند پزشک خانواده در کنار میدانهای اصلی نفت هستند و آن را مطالعه میکنند.
وی با اشاره به اینکه حضور دانشگاهها برای کار مطالعه میدانهای نفتی آن چیزی است که آرزوی آن را داشتم، افزود: هماکنون فقط یک انستیتو در میدان آزادگان فعالیت میکند، البته دانش و فناوری افزایش بازیافت از مخازن نفتی فقط در دانشگاهها تولید نمیشود.
وی با بیان اینکه ثروت ملت نباید با شعار به باد داده شود، گفت: برای نمونه دانشگاه تهران میدان آزادگان، دانشگاه سهند تبریز میدان سروش، دانشگاه شیراز، میدان منصوری، دانشگاه صنعتی شریف، میدان کوپال و همه دانشگاههایی هستند که در قامت پژوهشگر با مسئولیت افزایش ضریب بازیافت فعالیت میکنند. وزیر نفت با اشاره به اینکه پیوند دانشگاه و صنعت نفت بهدلیل ماهیت آن فراز و نشیب زیاد داشته است از امضای قراردادهای جدید با دانشگاهها خبر داد و گفت: قرار است مطالعه میدان یادآوران به دانشگاه تهران، میدان دورود به دانشگاه علم و صنعت، میدان نوروز به دانشگاه خلیج فارس بوشهر، میدان فروزان به دانشگاه صنعت نفت، میدان الوند به دانشگاه صنعتی امیر کبیر، میدان اسفند به دانشگاه شیراز، میدان مارون لایه بنگستان به دانشگاه صنعتی اصفهان، میدان رگ سفید به پژوهشگاه صنعت نفت، میدان مسجد سلیمان به دانشگاه سهند تبریز، میدان بینک به فردوسی مشهد، میدان تنگه بیجار به شهید چمران اهواز و میدان پارس جنوبی به صنعتی شریف سپرده شود. وی با بیان اینکه افزون بر کارهای وسیعی که با دانشگاهها باید انجام شود بخشی مهمی از فناوری در بخش افزایش بازیافت در شرکتهای معتبر نفتی است، گفت: وقتی از همکاری با شرکتهای خارجی صحبت میکنیم بیش از سرمایه به فناوری نیاز داریم.
اگر قرارداد مشارکت در تولید با هندیها امضا میشد...
وزیر نفت با اشاره به اینکه طرح میدان آزادگان جنوبی را دروضع بدی تحویل گرفتیم، اما خیلی خوب عمل شد، گفت: این روزها حرفهای زیادی مطرح میشود بدون اینکه یک برگ سند داشته باشند، داشتن سند خیلی خوب است.
زنگنه با بیان اینکه عدهای با الگوی جدید قراردادهای نفتی و عدهای با قرارداد بیع متقابل مخالف هستند، گفت: بسیار خب. ما که نمیتوانیم بگوییم همه موافق باشند، اما کشور تصمیم گرفته است و ما به آن عمل میکنیم، با این حال همزمان همین افراد به من حمله میکنند که چرا قرارداد مشارکت در تولید میدان گازی فرزاد بی را لغو کردید.
وی ادامه داد: نخست اینکه قرارداد مشارکت در تولیدی با هندیها وجود نداشته است، تفاهمنامهای بود که بهصورت قانونی نمیتوانستند آن را به قرارداد تبدیل کنند، اگر من قرارداد مشارکت در تولید امضا کنم در همین مجلس مرا بازخواست میکنند، ما در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی هم، قرارداد امضا میکنیم به ما انتقاد میشود. وزیر نفت تصریح کرد: این افراد از آنجا که میخواهند با وزارت نفت دشمنی کنند نمیگویند آن قرارداد مشارکت در تولید بود، نمیدانند هم قرارداد مشارکت در تولید چیست میگویند چرا امضا نکردید؟ بعد هم عددهای عجیب. هندیها میخواستند ۶ یا ۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند زنگنه گفت من نمیخواهم!!
۹ قرارداد با ایرانی ها امضا میشود
بهزودی ۹ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت (EPC/EPD) با شرکتهای ایرانی امضا میشود.بهگزارش شانا، وزیر نفت با بیان این مطلب در حاشیه مراسم، درباره برنامههای وزارت نفت در سال جهش تولید گفت: امسال ۲۵ میلیون تن به ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی کشور افزوده میشود و این بیسابقهترین رشد تاریخی صنعت پتروشیمی ایران است. جهش دوم پتروشیمی تقریباً تا سال ۱۴۰۰ به سرانجام می رسد و تولید ناخالص این صنعت به ۱۰۰ میلیون تن میرسد؛ ارزش تولیدات نیز به قیمت سال ۹۵ به ۲۵ میلیارد دلار میرسد. ظرفیت پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز با رفع تنگناها به ۴۵۰ هزار بشکه میرسد. در صادرات هم وضع قابل قبولی داریم. بهزودی ۹ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت (EPC/EPD) با شرکتهای ایرانی امضا میشود و صندوق پژوهش و فناوری نفت هم فعال خواهد شد. در حوزه پاییندست پتروشیمی و زنجیره متانول و پروپیلن نیز کارهای خوبی انجام شده که بهزودی اعلام میشود.
افزایش تولید نفت آزادگان جنوبی
وی درباره جزئیات قرارداد تکمیل توسعه میدان آزادگان جنوبی گفت: قرار است با اجرای این قرارداد، مقدار تولید میدان آزادگان جنوبی از ۱۴۰ هزار بشکه کنونی به ۳۲۰ هزار بشکه برسد و ۲۰۰ میلیون فوتمکعب گاز نیز برای انجیال ۳۲۰۰ تأمین خواهد شد. اولویت ما توسعه میدانهای مشترک است که میدانهای منطقه غرب کارون و میدان گازی پارس جنوبی، شاخصترین آنها به شمار میروند.
بهدنبال همکاری دوطرفهایم
زنگنه در پاسخ به سؤالی درباره توافق بلندمدت ایران و چین توضیح داد: بحث یک موافقتنامه کلی است و با اطمینان میگویم در حوزه نفت، نه چینیها از ما امتیازی خواستهاند و نه ما امتیازی میدهیم. موضوع، همکاریهای درازمدت در بخشهای مختلف اعم از توسعه میدانها، پالایش، پتروشیمی و... است. هر کشور دیگری به جز رژیم صهیونیستی که بخواهد با ایران چنین همکاریهایی داشته باشد ما حاضریم. حتی شرکتهای امریکایی هم در این شرایط از فعالیت بهعنوان پیمانکار یا سرمایهگذار در پروژههای ما منع نشدهاند. نمیدانم این چه جنجالی است که در خارج از کشور راه انداختهاند و عدهای هم در داخل همراهی کردهاند. نه دولت و نه مجلس موافقت نمیکنند به خاطر کشور دیگری از منافع ملی خود بگذریم. کسی هم چنین توقعی نداشته است. این همکاری دوستانه و دوطرفه خواهد بود. روابط کنونی ما با چینیها نیز روابط خوب و بیتنشی است.
با ما قرارداد امضا نمیکنند
وزیر نفت در پاسخ به پرسشی درباره میدان گازی فرزاد و تکلیف حضور هند در این قرارداد گفت: موافقتنامه اصولی (HOA) این میدان پیشتر امضا شده و قرارداد آن نیز بهزودی با شرکتهای ایرانی امضا میشود، هماکنون هیچ شرکت خارجی حاضر به امضای قرارداد با ما نیست و ما کاملاً متکی به ظرفیتهای داخلی هستیم. وی در پاسخ به پرسشی درباره فعالیت شرکت زاروبژنفت روسیه در ایران گفت: نه آنها مایلند ما در این باره چیزی بگوییم و نه ما تمایلی داریم.
برش
شرکت ملی نفت ایران ۱۲ قرارداد پژوهشی با دانشگاهها امضا میکند
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با اشاره به نتایج امیدبخش حاصل از مطالعات فناورانه دانشگاه تهران در میدان نفتی آزادگان، گفت: در ادامه این روند و با امضای قراردادهایی جدید، مطالعات فناورانه ۱۲ میدان نفت و گاز به پنج دانشگاه واگذار میشود. بهگزارش شانا، مسعود کرباسیان در مراسم امضای قرارداد تکمیل طرح توسعه آزادگان جنوبی، افزود: با امضا شدن این قراردادها میتوان ادعا کرد هیچ میدان بزرگ هیدروکربوری در کشور وجود ندارد که توسعه آن بدون قرارداد همکاری مشترک با دانشگاهها و مراکز علمی معتبر در کشور دنبال شود.
وی با اشاره به امضای قراردادهای مطالعه فناورانه ۹ میدان نفتی با هشت دانشگاه و مرکز تحقیقاتی کشور (دولت یازدهم)، ارزش این قراردادها را حدود ۲۹۲ میلیارد تومان و ۱۹ میلیون یورو عنوان کرد و گفت: با ابلاغ وزیر نفت به چهار شرکت اصلی مبنی بر الزام انجام فعالیتهای علمی و تحقیقاتی با همکاری دانشگاهها و مراکز علمی کشور، شرکت ملی نفت ایران این قراردادهای پژوهشی را امضا کرد که نتایج خوبی نیز در بر داشته است.
5 دیپلمات و کارشناس ارشد سیاست بینالملل بررسی کردند
دیپلماسی امریکا پساز انتخابات نوامبر
وصال روحانی
مترجم
در دوران سه سال و هفت ماهه زمامداری دونالد ترامپ در امریکا، دولت وی به جان ناتو افتاده و شمشیرها را برای چین و کرهشمالی از رو بسته و از زیر بار تعهدات بینالمللی متعددی که در دوران رؤسای جمهوری قبلی امریکا بهوجود آمده و امضا شده بود، گریخته و آنها را فسخ کرده است. با این اوصاف اگر جو بایدن دموکرات آبانماه در دوره جدید انتخابات امریکا بر ترامپ جمهوریخواه فائق آید، قاعدتاً بسیاری از قراردادهای پایمال شده اخیر از نو احیا خواهند شد و دولت بایدن که طبعاً خواستار و مجری ایدهآلهای حزب دموکرات است، در صدد جلب قلوب کشورها و ملتهایی خواهد بود که ترامپ بیمحابا به آنها تاخته است. پنج مقام سیاسی و پژوهشی مطرح در جهان غرب و شرق با اندیشیدن در همین خصوص و ترسیم یک امریکای بدون ترامپ و مبتنی بر ایدههای جو بایدن در سایت «پراجکت سیندیکیت»، آینده دیپلماسی امریکا در دوران پسا ترامپ را پیشبینی و ترسیم کردهاند.
آنا پالاچیو، وزیر خارجه سابق اسپانیا:
ناتو در حال مرگ است
ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو مدعی شده که ناتو موفقترین ائتلاف سیاسی- نظامی تاریخ بوده اما واقعیت امر این است که این اتحادیه در راه مرگ و نیستی قرار دارد. شاید این از خودخواهی ترامپ بود که اینگونه ناتو را از 2016 به بعد در منگنه گذاشت اما ناتو هم با تعلل در جلب رضایت و نیازهای اکثر اعضایش یا بیتفاوتی در قبال تفرق و جدایی کشورها از این نهاد، پایهگذار اصلی این برخورد سرد و انفعالی با خود بوده است. ناتو هرگز نتوانسته است روابط آتشین بین برخی اعضای آن (همانند فرانسه و ترکیه) را مهار کند. سران ناتو میتوانند دهها بهانه برای اینگونه آتشافروزیها بیاورند اما واقعیت این است که ناتو کاملاً از ایدهآلهای اولیهاش دور افتاده و بهروالی عمل میکند که بهخودی خود تقویتکننده تفرقها بین اعضا است. حتی یک آلمان قدرتمند که همیشه بار سنگین تشکل ناتو را بر دوشهای استوار خود حمل کرده، در سالهای اخیر دور از گذشته درخشانش به مظهر تفرق و داشتن اقتصادی غیر پویا تبدیل شده است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه براساس همه مواضع تند پرشمار و بیش از حد صریحاش در قبال تحولات بینالمللی همیشه به تندروی و عدم رعایت اصول سیاسی متهم شده است. نادیده گرفته شدن این افراط گریها توسط ترامپ و عدم مجازات اینکشور نشان میدهد بیش از آنکه امریکا اعضای ناتو را یاغی کرده باشد این اعضای ناتو هستند که با مراعات نکردن اصول نظامی و سیاسی موجود ناتو را به سوی متلاشی شدن سوق دادهاند. البته تنها ترکیه و اوکراین نیستند که مرتکب برخی سوء رفتارهای نظامی و سیاسی شدهاند. فرانسه در سالهای اخیر و در دوران امانوئل مکرون چه در صحنههای داخلی و چه در عرصههای بینالملل کجرویهای آشکاری داشته است. موضع کاملاً متفاوت کشورهای عضو ناتو در قبال مسائل لیبی و شخص ژنرال حفتر که میکوشد دولت رسمی طرابلس را ساقط کند، نشان میدهد وحدت که اولین دستورالعمل ناتو توصیف شده، بهواژهای صوری و بیمعنا تبدیل شده و هر یک از اعضای این نهاد ابتدا به سود شخصی خود میاندیشند تا منافع جمعی. با همه انجماد فکری ترامپ و خودخواهیهای بیمارگونه وی شاید این برآورد از جانب وی که ناتو هیچ سودی برای امریکا ندارد، توصیف چندان غلطی از آن نباشد. به این ترتیب بایدن در صورت رسیدن به کاخ سفید میتواند برای عوض کردن این معادلات بکوشد و دوباره با ناتو همکاریهای وسیعی داشته باشد اما بعید است سیاستهای این نهاد بهگونهای درآید که 30 تا 40 سال پیش بود و از وضعیت فعلی فاصلهگیرد.
زیگمار گابریل، وزیر خارجه پیشین آلمان:
آینده اروپا به رفتار خودش بستگی دارد
این باور اشتباه آلمانیها که در 75 سال سپری شده از زمان پایان جنگ جهانی دوم هر خطا و لغزش تازه از سوی آلمان با دیده اغماض نگریسته شده، بهانهای برای استمرار ضعفهای ژرمنها و قدرت نماییهای مکرر امریکا بویژه در دوران ترامپ بوده که معتقد است اروپا هیچ وحدت و قدرت متحدانه و قابل اعتنایی ندارد و مثل لشکر رنگ پریدهای است که از ایام اوجش دوران زیادی سپری شده است. از همه بدتر اینکه زلزلههای سیاسی در اروپا و بویژه شرق این قاره و متلاشیشدن اتحاد جماهیر شوروی و سر برآوردن 15 کشور ظاهراً مستقل از درون آن و همچنین تبدیل شدن یوگسلاوی به شش کشور مستقل کوچکتر که فقط صربستان و کرواسی در آن قدری جلوهگری دارند و بیرون آمدن چک و اسلواکی از درون چکسلواکی سابق؛ چیزی بهنام وحدت و استحکام در اروپا باقی نگذاشته است. در این میان امریکا هم تصمیم گرفته است بهجای انگاشتن روسیه بهعنوان دشمن اصلیاش چین را در چنین جایگاهی بنشاند. این مسأله هم خبر از ضعف مفرطی میدهد که اروپاییها و حتی قدرتمندترین کشورهای آن در چشم امریکاییها دارند. اکنون این باور ریشه عمیقی دارد که حتی اگر جو بایدن بر ترامپ غلبه کند روسها را دوباره رقیب اصلی امریکا تلقی نخواهد کرد.
با این اوصاف ایجاد هر تغییری در نگرش امریکا نسبت به اروپاییها بیش از آنکه ریشه در رفت و آمدهای ترامپ و بایدن داشته باشد، محصول عملکرد اروپاییها در ادامه سال 2020 و 2021 خواهد بود که کاخ سفید یک بار دیگر سیاستهای خود را در قبال اروپا تنظیم و اجرایی خواهد کرد. اروپاییها از اینکه امریکا «برجام» را ترک کرد و در برخی تعهدنامههای بینالمللی دیگر هم غیرمسئولانه عمل و آنها را فسخ کرد، دل پری دارند اما از ضعف آنها نیز همین بس که حتی نتوانستهاند از همین مسأله چماقی بسازند و بر سر امریکایی بکوبند که سیاستهای رئیسجمهوریاش حتی با «هم حزبی»های خودش نیز همخوانی ندارد. اروپاییها ابتدا باید یک منشور کاری جدید برای خود بنویسند و با تأکید بر تجدد وحدت بین خود به راههایی وارد شوند که برای تکتکشان سودمند باشد و هم رفتارشان قارهای را جلوهگر نشود که در آن هر چیزی یافت میشود الا وحدت عمومی بینکشوری و مابین ملتها.
الکساندر سوروس، عضو ارشد «بنیاد جوامع آزاد»:
برای بایدن هم اروپا موضوع اول نیست
هایکو ماس، وزیر خارجه فعلی آلمان در اجلاس اخیر «سیاستگذاریهای خارجی اروپا» گفت، برای اروپاییها بیش از آنکه پیروزی یا شکست جو بایدن در انتخابات ماه نوامبر امریکا مهم باشد، باید تنش زدایی در سطح قاره خودشان اهمیت داشته باشد. شکی نیست که پس از حدود چهار سال مجادلات پایانناپذیر ترامپ با اروپاییها که حتی سبب خروج امریکا از پیمان «پاریس» شد، بایدن درصورت پیروزی دست به حرکاتی 180 درجه متفاوت با او خواهد زد و پشت میز مذاکره با سران قاره سبز در زمینههای مختلف خواهد نشست اما سؤال اساسی این است که آیا تشدید یا تمدید روابط با اروپا از اولویتهای امریکا خواهد بود؟ اگر به نظریهپردازیهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه امریکا رجوع کنیم، میبینیم، چنین چیزی برای امریکای 2020 ضرورت زمانی ندارد. بایدن قطعاً از این قضیه خوشحال است که ترامپ به سبب تندرویهایش از نظر اروپاییها بشدت منفور است اما وقتی نزد خود فکر کند، میبیند چیزهای چندان بیشتری برای راهآمدن با اروپاییها و اهالی قارهای ندارد که خودشان نیز در تشخیص خوب و بد کارهایشان دچار اختلاف سلیقه عمیقاند. محتملترین اتفاق در صورت روی کار آمدن بایدن این است که امریکا با بسیاری از کشورهای رانده شده توسط ترامپ دیالوگهای تازهای را بگشاید و پلهای ویران شده پشت سر ترامپ را ترمیم و از نو تعبیه کند، اما این حداکثر کاری است که بایدن در قبال قارهای خواهد کرد که اینک نقش استراتژیک و لجستیکیاش حتی از قدرتهای شرق آسیا کمتر به نظر میرسد. ضعف مفرط امریکا در برخورد با شیوع کرونا در این کشور که بسیاری از اتباع اروپایی ساکن این کشور را به کام مرگ کشانده، اروپا را به درجهای از نفرت از امریکا رسانده که لااقل در سطح همین قاره کمسابقه است. اما وقتی به جنبههای اقتصادی قضایا فکر کنیم و سقوط اقتصادی شرکتهای الکترونیکی و تجاری نامدار اروپا در سنوات اخیر را مبنای رایزنی خود قرار بدهیم، میبینیم امریکای ترامپ اصلاً به سقوط جایگاه خود از منظر اروپاییها بها نمیدهد، زیرا میداند گامهایش به سمت آینده، از درون اروپا عبور نمیکند.
جوزف اس نای جونیور، کارشناس ارشد دانشگاه هاروارد:
همه دشواریهای «ترامپ نبودن»
بسیاری از تحلیلگران معتقدند نظم لیبرال و آنچه وحدت غرب شرق نامیده میشود، پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در امریکا و ارتقای هرچه بیشتر چین در معادلات سیاسی و اقتصادی، تبدیل به مزرعهای بیمحصول و ملکی متروک شده است اما اگر جو بایدن هم به ریاست جمهوری امریکا برسد، چنین چیزی را بسرعت و بشدت تغییر نخواهد داد. معضل کرونا و قربانیان بیشمار آن یکی از عوامل سرنوشتساز در هر کشوری است و بر نتیجه انتخابات بعدی امریکا هم تأثیر میگذارد. بنابراین وظیفه جو بایدن است که در صورت پیروزی در انتخابات سیاستی برای کاهش اثرگذاری این بیماری بیابد. اما به محض کمتر شدن قوای کرونا معضلات اساسیتری روبهروی بایدن 78 ساله صفآرایی خواهند کرد. بایدن ابتدا باید دلهایی را آرام کند که بهخاطر به قتل رسیدن جورج فلوید خون شده است. در ماههای نخست ورود احتمالی بایدن به کاخ سفید نه کسی از او یک مهندسی تازه در روابط با چین را میخواهد و نه طراحی برنامههای نوین برای عقب راندن مکانیسمهای مخفی و مرموز ولادیمیر پوتین را. بایدن باید ابتدا ثابت کند که برخلاف ترامپ یار و همسوی نژادپرستان امریکا نیست و یک اصلاحات اساسی را در ساختار پلیس این کشور مدیریت و اجرا کند. اما سوابق و تاریخ میگویند دموکراتها توان این کار را ندارند و ملایمتر از آن هستند که بتوانند دست به تغییر ساختار سنتی پلیس امریکا بزنند. بایدن پس از رها شدن از این مسئولیتهای اولویتدار باید مقوله ترسیم مجدد روابط امریکا با چین، روسیه و کره شمالی را در ردیف اجرا بگذارد. اما ابتدا باید پاسخ این سؤال بنیادین را بیابد که در نظم نوین جهانی کدام کشور واقعاً چپگرا و کدامین رژیمها اهل معامله هستند. بایدن حتی در بحثهای اقتصادی نیز به شیوههایی بسیار متفاوت با ایام ترامپ برای معامله با شرقیها و بویژه چین، دو کره و ژاپن محتاج است، زیرا تعرفههای سنگین ترامپ روی کالاهای شرق آسیایی هم باعث کاهش رونق این کالاها نشده است. بایدن در کمپینهای تبلیغاتیاش میتواند تا سرحد امکان از سیاستهای اقتصادی ترامپ انتقاد کند اما وقتی زمان ترسیم و اجرای نقشههایی جدید و متفاوت برسد، با این سؤال مهم مواجه خواهد بود که انتخابهایش باید چه باشد که وی را از ترامپ تفکیک کند. در این هنگام است که او در عمل با دهلیزهایی مواجه خواهد شد که همه رؤسای جمهوری سنوات اخیر امریکا را به سوی خطوطی نسبتاً مشابه سوق داده و فقط براساس دموکرات یا جمهوریخواه بودن از شدت آنها کاسته یا بر آنها افزوده است.
اندروشنگ، استاد روابط بینالملل دانشگاه هنگ کنگ:
منجلاب سیاست خارجی امریکا، کار کیست؟
در کتاب پرفروش اخیر جان بولتون، بر این نکته تأکید شده که هرگونه سیاستگذاری دونالد ترامپ در زمینه روابط با خارجیها، بر اینکه طرف مقابل تا چه میزان سود اقتصادی برای واشنگتن دارد، استوار شدهاست. اما پرسش بیپاسخ مانده اصلی این است که منجلاب فعلی امریکا، محصول همین نگرش بوده است یا محصول سالها کجروی رؤسای جمهوری قبلی امریکا و اولویتبندیهای سیاسی آنان و نوع نگاه امریکا به مناسبات جهانی؟ شکی نیست که نوع رهبری ترامپ انحصارگرایانه و بیمارگونه است و او گاه از کسانی هیولا میسازد که اتفاقاً چیزی بیشتر از یک بره نیستند. اما باید دید بایدن نیز با بستر فکریای که آبشخور آن از نظامهای بیش از حد محافظهکارانه باراک اوباما و بیل کلینتون میآید، چه میزان صلاحیت برای برقراری نظامی معقولتر و کارآمدتر را دارد؟ ترامپ هر چیزی را که به گمان خودش و مشاوران اندکش برای سیاست امریکا ناباب میانگارد، ریشهکن میکند. اما بایدن نیز بهعنوان مرد دوم امریکا در نظام هشت ساله باراک اوباما، نماینده طرز نگرشی بود و هست که از هرگونه کار صریح و ضربتی حتی اگر منافع کشورش در آن نهفته باشد، رویگردان است و تا ضمانتی صددرصد درمورد بهبودی امور نبیند از هر ریسکی دوری میکند و این در مناسبات فعلی جهان که در آن هیچ چیز همانی نیست که به نظر میرسد و هر چیز ظاهراً ایمنی میتواند مرگبار باشد، نوعی خودزنی است. ترامپ در سه سال و هفت ماه اخیر حتی اعضای کابینه خود را نیز دهها بار قلع و قمع کرده اما لااقل در حوزههای تحت رهبریاش نوعی قاطعیت ولو بیمارگونه داشتهاست. حال آنکه دولت احتمالی بایدن با همان سؤال و ابهام قدیمی عجین شده با دموکراتها مواجه خواهد شد که چه بکنیم تا همه طرفهای مناقشه بینالمللی را با خود یار کنیم تا بازنده هیچیک از آنها نباشیم. در جهان فعلی که زمانه آدمهای تندرو و اهل ریسک و حتی یکسونگر است، این مرامنامه هیچ منفعتی ندارد. ترامپ متهم به استفاده از نیروهای خارجی و بویژه اهرمهای روسی در راه فتح انتخابات امریکا شده اما واقعیت امر این است که روح محافظهکارانه دموکراتهایی مثل بایدن و اوباما به قدری شکننده است که حتی نمیتوانند از سایر عناصر کج و نادرست رایج در انتخابات غربیها نیز وسیلهای برای پیروزی خود بسازند.
مترجم
در دوران سه سال و هفت ماهه زمامداری دونالد ترامپ در امریکا، دولت وی به جان ناتو افتاده و شمشیرها را برای چین و کرهشمالی از رو بسته و از زیر بار تعهدات بینالمللی متعددی که در دوران رؤسای جمهوری قبلی امریکا بهوجود آمده و امضا شده بود، گریخته و آنها را فسخ کرده است. با این اوصاف اگر جو بایدن دموکرات آبانماه در دوره جدید انتخابات امریکا بر ترامپ جمهوریخواه فائق آید، قاعدتاً بسیاری از قراردادهای پایمال شده اخیر از نو احیا خواهند شد و دولت بایدن که طبعاً خواستار و مجری ایدهآلهای حزب دموکرات است، در صدد جلب قلوب کشورها و ملتهایی خواهد بود که ترامپ بیمحابا به آنها تاخته است. پنج مقام سیاسی و پژوهشی مطرح در جهان غرب و شرق با اندیشیدن در همین خصوص و ترسیم یک امریکای بدون ترامپ و مبتنی بر ایدههای جو بایدن در سایت «پراجکت سیندیکیت»، آینده دیپلماسی امریکا در دوران پسا ترامپ را پیشبینی و ترسیم کردهاند.
آنا پالاچیو، وزیر خارجه سابق اسپانیا:
ناتو در حال مرگ است
ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو مدعی شده که ناتو موفقترین ائتلاف سیاسی- نظامی تاریخ بوده اما واقعیت امر این است که این اتحادیه در راه مرگ و نیستی قرار دارد. شاید این از خودخواهی ترامپ بود که اینگونه ناتو را از 2016 به بعد در منگنه گذاشت اما ناتو هم با تعلل در جلب رضایت و نیازهای اکثر اعضایش یا بیتفاوتی در قبال تفرق و جدایی کشورها از این نهاد، پایهگذار اصلی این برخورد سرد و انفعالی با خود بوده است. ناتو هرگز نتوانسته است روابط آتشین بین برخی اعضای آن (همانند فرانسه و ترکیه) را مهار کند. سران ناتو میتوانند دهها بهانه برای اینگونه آتشافروزیها بیاورند اما واقعیت این است که ناتو کاملاً از ایدهآلهای اولیهاش دور افتاده و بهروالی عمل میکند که بهخودی خود تقویتکننده تفرقها بین اعضا است. حتی یک آلمان قدرتمند که همیشه بار سنگین تشکل ناتو را بر دوشهای استوار خود حمل کرده، در سالهای اخیر دور از گذشته درخشانش به مظهر تفرق و داشتن اقتصادی غیر پویا تبدیل شده است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه براساس همه مواضع تند پرشمار و بیش از حد صریحاش در قبال تحولات بینالمللی همیشه به تندروی و عدم رعایت اصول سیاسی متهم شده است. نادیده گرفته شدن این افراط گریها توسط ترامپ و عدم مجازات اینکشور نشان میدهد بیش از آنکه امریکا اعضای ناتو را یاغی کرده باشد این اعضای ناتو هستند که با مراعات نکردن اصول نظامی و سیاسی موجود ناتو را به سوی متلاشی شدن سوق دادهاند. البته تنها ترکیه و اوکراین نیستند که مرتکب برخی سوء رفتارهای نظامی و سیاسی شدهاند. فرانسه در سالهای اخیر و در دوران امانوئل مکرون چه در صحنههای داخلی و چه در عرصههای بینالملل کجرویهای آشکاری داشته است. موضع کاملاً متفاوت کشورهای عضو ناتو در قبال مسائل لیبی و شخص ژنرال حفتر که میکوشد دولت رسمی طرابلس را ساقط کند، نشان میدهد وحدت که اولین دستورالعمل ناتو توصیف شده، بهواژهای صوری و بیمعنا تبدیل شده و هر یک از اعضای این نهاد ابتدا به سود شخصی خود میاندیشند تا منافع جمعی. با همه انجماد فکری ترامپ و خودخواهیهای بیمارگونه وی شاید این برآورد از جانب وی که ناتو هیچ سودی برای امریکا ندارد، توصیف چندان غلطی از آن نباشد. به این ترتیب بایدن در صورت رسیدن به کاخ سفید میتواند برای عوض کردن این معادلات بکوشد و دوباره با ناتو همکاریهای وسیعی داشته باشد اما بعید است سیاستهای این نهاد بهگونهای درآید که 30 تا 40 سال پیش بود و از وضعیت فعلی فاصلهگیرد.
زیگمار گابریل، وزیر خارجه پیشین آلمان:
آینده اروپا به رفتار خودش بستگی دارد
این باور اشتباه آلمانیها که در 75 سال سپری شده از زمان پایان جنگ جهانی دوم هر خطا و لغزش تازه از سوی آلمان با دیده اغماض نگریسته شده، بهانهای برای استمرار ضعفهای ژرمنها و قدرت نماییهای مکرر امریکا بویژه در دوران ترامپ بوده که معتقد است اروپا هیچ وحدت و قدرت متحدانه و قابل اعتنایی ندارد و مثل لشکر رنگ پریدهای است که از ایام اوجش دوران زیادی سپری شده است. از همه بدتر اینکه زلزلههای سیاسی در اروپا و بویژه شرق این قاره و متلاشیشدن اتحاد جماهیر شوروی و سر برآوردن 15 کشور ظاهراً مستقل از درون آن و همچنین تبدیل شدن یوگسلاوی به شش کشور مستقل کوچکتر که فقط صربستان و کرواسی در آن قدری جلوهگری دارند و بیرون آمدن چک و اسلواکی از درون چکسلواکی سابق؛ چیزی بهنام وحدت و استحکام در اروپا باقی نگذاشته است. در این میان امریکا هم تصمیم گرفته است بهجای انگاشتن روسیه بهعنوان دشمن اصلیاش چین را در چنین جایگاهی بنشاند. این مسأله هم خبر از ضعف مفرطی میدهد که اروپاییها و حتی قدرتمندترین کشورهای آن در چشم امریکاییها دارند. اکنون این باور ریشه عمیقی دارد که حتی اگر جو بایدن بر ترامپ غلبه کند روسها را دوباره رقیب اصلی امریکا تلقی نخواهد کرد.
با این اوصاف ایجاد هر تغییری در نگرش امریکا نسبت به اروپاییها بیش از آنکه ریشه در رفت و آمدهای ترامپ و بایدن داشته باشد، محصول عملکرد اروپاییها در ادامه سال 2020 و 2021 خواهد بود که کاخ سفید یک بار دیگر سیاستهای خود را در قبال اروپا تنظیم و اجرایی خواهد کرد. اروپاییها از اینکه امریکا «برجام» را ترک کرد و در برخی تعهدنامههای بینالمللی دیگر هم غیرمسئولانه عمل و آنها را فسخ کرد، دل پری دارند اما از ضعف آنها نیز همین بس که حتی نتوانستهاند از همین مسأله چماقی بسازند و بر سر امریکایی بکوبند که سیاستهای رئیسجمهوریاش حتی با «هم حزبی»های خودش نیز همخوانی ندارد. اروپاییها ابتدا باید یک منشور کاری جدید برای خود بنویسند و با تأکید بر تجدد وحدت بین خود به راههایی وارد شوند که برای تکتکشان سودمند باشد و هم رفتارشان قارهای را جلوهگر نشود که در آن هر چیزی یافت میشود الا وحدت عمومی بینکشوری و مابین ملتها.
الکساندر سوروس، عضو ارشد «بنیاد جوامع آزاد»:
برای بایدن هم اروپا موضوع اول نیست
هایکو ماس، وزیر خارجه فعلی آلمان در اجلاس اخیر «سیاستگذاریهای خارجی اروپا» گفت، برای اروپاییها بیش از آنکه پیروزی یا شکست جو بایدن در انتخابات ماه نوامبر امریکا مهم باشد، باید تنش زدایی در سطح قاره خودشان اهمیت داشته باشد. شکی نیست که پس از حدود چهار سال مجادلات پایانناپذیر ترامپ با اروپاییها که حتی سبب خروج امریکا از پیمان «پاریس» شد، بایدن درصورت پیروزی دست به حرکاتی 180 درجه متفاوت با او خواهد زد و پشت میز مذاکره با سران قاره سبز در زمینههای مختلف خواهد نشست اما سؤال اساسی این است که آیا تشدید یا تمدید روابط با اروپا از اولویتهای امریکا خواهد بود؟ اگر به نظریهپردازیهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه امریکا رجوع کنیم، میبینیم، چنین چیزی برای امریکای 2020 ضرورت زمانی ندارد. بایدن قطعاً از این قضیه خوشحال است که ترامپ به سبب تندرویهایش از نظر اروپاییها بشدت منفور است اما وقتی نزد خود فکر کند، میبیند چیزهای چندان بیشتری برای راهآمدن با اروپاییها و اهالی قارهای ندارد که خودشان نیز در تشخیص خوب و بد کارهایشان دچار اختلاف سلیقه عمیقاند. محتملترین اتفاق در صورت روی کار آمدن بایدن این است که امریکا با بسیاری از کشورهای رانده شده توسط ترامپ دیالوگهای تازهای را بگشاید و پلهای ویران شده پشت سر ترامپ را ترمیم و از نو تعبیه کند، اما این حداکثر کاری است که بایدن در قبال قارهای خواهد کرد که اینک نقش استراتژیک و لجستیکیاش حتی از قدرتهای شرق آسیا کمتر به نظر میرسد. ضعف مفرط امریکا در برخورد با شیوع کرونا در این کشور که بسیاری از اتباع اروپایی ساکن این کشور را به کام مرگ کشانده، اروپا را به درجهای از نفرت از امریکا رسانده که لااقل در سطح همین قاره کمسابقه است. اما وقتی به جنبههای اقتصادی قضایا فکر کنیم و سقوط اقتصادی شرکتهای الکترونیکی و تجاری نامدار اروپا در سنوات اخیر را مبنای رایزنی خود قرار بدهیم، میبینیم امریکای ترامپ اصلاً به سقوط جایگاه خود از منظر اروپاییها بها نمیدهد، زیرا میداند گامهایش به سمت آینده، از درون اروپا عبور نمیکند.
جوزف اس نای جونیور، کارشناس ارشد دانشگاه هاروارد:
همه دشواریهای «ترامپ نبودن»
بسیاری از تحلیلگران معتقدند نظم لیبرال و آنچه وحدت غرب شرق نامیده میشود، پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در امریکا و ارتقای هرچه بیشتر چین در معادلات سیاسی و اقتصادی، تبدیل به مزرعهای بیمحصول و ملکی متروک شده است اما اگر جو بایدن هم به ریاست جمهوری امریکا برسد، چنین چیزی را بسرعت و بشدت تغییر نخواهد داد. معضل کرونا و قربانیان بیشمار آن یکی از عوامل سرنوشتساز در هر کشوری است و بر نتیجه انتخابات بعدی امریکا هم تأثیر میگذارد. بنابراین وظیفه جو بایدن است که در صورت پیروزی در انتخابات سیاستی برای کاهش اثرگذاری این بیماری بیابد. اما به محض کمتر شدن قوای کرونا معضلات اساسیتری روبهروی بایدن 78 ساله صفآرایی خواهند کرد. بایدن ابتدا باید دلهایی را آرام کند که بهخاطر به قتل رسیدن جورج فلوید خون شده است. در ماههای نخست ورود احتمالی بایدن به کاخ سفید نه کسی از او یک مهندسی تازه در روابط با چین را میخواهد و نه طراحی برنامههای نوین برای عقب راندن مکانیسمهای مخفی و مرموز ولادیمیر پوتین را. بایدن باید ابتدا ثابت کند که برخلاف ترامپ یار و همسوی نژادپرستان امریکا نیست و یک اصلاحات اساسی را در ساختار پلیس این کشور مدیریت و اجرا کند. اما سوابق و تاریخ میگویند دموکراتها توان این کار را ندارند و ملایمتر از آن هستند که بتوانند دست به تغییر ساختار سنتی پلیس امریکا بزنند. بایدن پس از رها شدن از این مسئولیتهای اولویتدار باید مقوله ترسیم مجدد روابط امریکا با چین، روسیه و کره شمالی را در ردیف اجرا بگذارد. اما ابتدا باید پاسخ این سؤال بنیادین را بیابد که در نظم نوین جهانی کدام کشور واقعاً چپگرا و کدامین رژیمها اهل معامله هستند. بایدن حتی در بحثهای اقتصادی نیز به شیوههایی بسیار متفاوت با ایام ترامپ برای معامله با شرقیها و بویژه چین، دو کره و ژاپن محتاج است، زیرا تعرفههای سنگین ترامپ روی کالاهای شرق آسیایی هم باعث کاهش رونق این کالاها نشده است. بایدن در کمپینهای تبلیغاتیاش میتواند تا سرحد امکان از سیاستهای اقتصادی ترامپ انتقاد کند اما وقتی زمان ترسیم و اجرای نقشههایی جدید و متفاوت برسد، با این سؤال مهم مواجه خواهد بود که انتخابهایش باید چه باشد که وی را از ترامپ تفکیک کند. در این هنگام است که او در عمل با دهلیزهایی مواجه خواهد شد که همه رؤسای جمهوری سنوات اخیر امریکا را به سوی خطوطی نسبتاً مشابه سوق داده و فقط براساس دموکرات یا جمهوریخواه بودن از شدت آنها کاسته یا بر آنها افزوده است.
اندروشنگ، استاد روابط بینالملل دانشگاه هنگ کنگ:
منجلاب سیاست خارجی امریکا، کار کیست؟
در کتاب پرفروش اخیر جان بولتون، بر این نکته تأکید شده که هرگونه سیاستگذاری دونالد ترامپ در زمینه روابط با خارجیها، بر اینکه طرف مقابل تا چه میزان سود اقتصادی برای واشنگتن دارد، استوار شدهاست. اما پرسش بیپاسخ مانده اصلی این است که منجلاب فعلی امریکا، محصول همین نگرش بوده است یا محصول سالها کجروی رؤسای جمهوری قبلی امریکا و اولویتبندیهای سیاسی آنان و نوع نگاه امریکا به مناسبات جهانی؟ شکی نیست که نوع رهبری ترامپ انحصارگرایانه و بیمارگونه است و او گاه از کسانی هیولا میسازد که اتفاقاً چیزی بیشتر از یک بره نیستند. اما باید دید بایدن نیز با بستر فکریای که آبشخور آن از نظامهای بیش از حد محافظهکارانه باراک اوباما و بیل کلینتون میآید، چه میزان صلاحیت برای برقراری نظامی معقولتر و کارآمدتر را دارد؟ ترامپ هر چیزی را که به گمان خودش و مشاوران اندکش برای سیاست امریکا ناباب میانگارد، ریشهکن میکند. اما بایدن نیز بهعنوان مرد دوم امریکا در نظام هشت ساله باراک اوباما، نماینده طرز نگرشی بود و هست که از هرگونه کار صریح و ضربتی حتی اگر منافع کشورش در آن نهفته باشد، رویگردان است و تا ضمانتی صددرصد درمورد بهبودی امور نبیند از هر ریسکی دوری میکند و این در مناسبات فعلی جهان که در آن هیچ چیز همانی نیست که به نظر میرسد و هر چیز ظاهراً ایمنی میتواند مرگبار باشد، نوعی خودزنی است. ترامپ در سه سال و هفت ماه اخیر حتی اعضای کابینه خود را نیز دهها بار قلع و قمع کرده اما لااقل در حوزههای تحت رهبریاش نوعی قاطعیت ولو بیمارگونه داشتهاست. حال آنکه دولت احتمالی بایدن با همان سؤال و ابهام قدیمی عجین شده با دموکراتها مواجه خواهد شد که چه بکنیم تا همه طرفهای مناقشه بینالمللی را با خود یار کنیم تا بازنده هیچیک از آنها نباشیم. در جهان فعلی که زمانه آدمهای تندرو و اهل ریسک و حتی یکسونگر است، این مرامنامه هیچ منفعتی ندارد. ترامپ متهم به استفاده از نیروهای خارجی و بویژه اهرمهای روسی در راه فتح انتخابات امریکا شده اما واقعیت امر این است که روح محافظهکارانه دموکراتهایی مثل بایدن و اوباما به قدری شکننده است که حتی نمیتوانند از سایر عناصر کج و نادرست رایج در انتخابات غربیها نیز وسیلهای برای پیروزی خود بسازند.
گزارش «ایران» از تولید ماسک
کارگاههای حفاظت از زندگی
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
حتماً شما هم قبول دارید که ماسک دیگر به بخشی از لباسمان تبدیل شده؛ موضوعی که تا همین چند وقت پیش برایمان غیرقابل تصور بود. ماسک را فقط روی چهره برخی از کارکنان بخش صنعت دیده بودیم یا شاغلان در بعضی بخش های تحقیقاتی و کادردرمان، البته برخی هم زمانی که هوای شهرهای بزرگ کشور آلوده اعلام میشد هرازگاهی از ماسک استفاده میکردند. کرونا آمد و همه چیز را درباره ماسک تغییر داد. همانطور که بسیاری از مناسبات زندگیمان را عوض کرد، حالا خیلی از ما درگیری روزمرهمان شده خرید و انتخاب ماسک و این پرسش که بالاخره ماسک سالم کدام است؟ اینکه بالاخره کدام ماسک میتواند از ما در برابر این ویروس مهلک محافظت کند.
قبل از اینکه به یک کارگاه تولید ماسک برویم و ببینیم اساساً ماسک استاندارد درچه فضایی و چگونه تولید میشود، می خواهم از تجربهای شخصی هم برایتان بگویم، تجربهای که شاید خیلی از شما در این مدت با آن روبه رو بودهاید.
چند روز قبل برای خرید ماسک به یک داروخانه شیک در مرکز شهر تهران مراجعه کردم. خانم مسئول آنجا برایم توضیح داد که ماسکهایشان را در بستههای پنجاه تایی عرضه میکنند، چرا که نمیخواهند دست با آنها تماسی داشته باشد. یک بسته ماسک پنجاه تایی را به قیمت 125 هزار تومان خریدم و راهی محل کارم شدم.
چند دقیقهای از گذاشتن یکی از ماسکهای بسته 50 تایی روی صورتم نگذشته بود که متوجه شدم با کوچکترین حرکت ماسک روی صورتم پاره میشود. همین طور جریان هوا را از پشت ماسک کاملاً احساس میکردم. آزمایش اینکه ماسک سالم است یا نه، کار سختی نبود. یک فندک را مقابل ماسک روشن کردم و نتیجه مشخص بود با دمیدن اندکی شعله خاموش شد. خیلی زود بسته ماسک را به داروخانه برگرداندم. با اولین گلایه خانم متصدی داروخانه بسته ماسک را از من پس گرفت و پولم را پس داد. اما ماجرا این نبود و باز هم این سؤال پررنگتر از قبل برایم باقی ماند. همانجا پرسیدم، بالاخره ما ماسک سالم را باید از کجا تهیه کنیم و ویژگی ماسک سالم کدام است؟ حتی به خانم فروشنده گفتم که اگر من به داروخانهها اعتماد نکنم، پس دیگر باید به کجا اعتماد کنم و از کجا ماسک بخرم که جوابش این جمله بود: «شما حق دارید. شرکتها این ماسکها را به ما میدهند و ما از کیفیتشان بیخبریم!»
بگذارید برگردم به ماجرای اصلی یعنی بازدیدم از یک کارگاه تولید ماسک، همین را برایتان بگویم که بازدید از یک کارگاه ماسک اصلاً کار سادهای نبود و من با چندین شرکت تولید ماسک تماس گرفتم و هر بار درخواستم برای بازدید رد شد. یکی از آنها دلیلش برای نه گفتن این بود که نمیخواهد خط تولیدش لو برود. دیگری میگفت وزارت بهداشت پروتکلها ی جدیدی وضع کرده و تا اجرای آنها ورود رسانهها ممنوع است، اما جواب یکی از مدیران از همه جالب تر بود او به من گفت چند نفر از کارکنانش مشکوک به کرونا هستند و تا جواب تست دورهایشان نیاید نمیتواند به من اجاره ورود بدهد...
در نهایت مسئول ماسک ترمه در کرج قبول کرد از کارگاهش بازدید کنیم. او به ما گفت چند سالی در کار تولید ماسک است و این روزها ظرفیت تولید را افزایش داده. کارگاه او مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه کشاورزی کرج است؛ محیطی بزرگ و با تهویه مناسب. همه 120 زنی که در این کارگاه شاغلند ماسک بر صورت داشتند و با دستکش تمام مراحل تولید ماسک را انجام میدادند. بخشی از کارگاه به تولید ماسکهای صنعتی اختصاص داشت؛ همان ماسکهایی که سوپاپ دارند اما به اشتباه به ماسکهای فیلتردار معروف شدهاند. بخش دیگر کارگاه هم به تولید ماسکهای پزشکی، پرستاری و شهری اختصاص داده شده است.
دکتر محمدمهدی شیرمحمدی، مدیر این کارگاه برایم توضیح داد که این ماسکها تنها مصرفشان در صنعت است و برای همین روی بستهبندی نهاییشان ذکر شده مصرف پزشکیشان ممنوع است.«خیلی از مردم فکر میکردند ماسکی که سوپاپ ندارد یعنی فیلتر ندارد و بیکیفیت است. در حالی که حتی ماسک ان 95 هم میتواند بیسوپاپ و سوپاپ دار باشد که سوپاپ دار آن میتواند مصرف صنعتی داشته باشد یا برای مقابله با آلودگی هوا مصرف شود. اما بدون سوپاپش برای کرونا مناسب است. در این سه چهار ماه تلاش کردیم فرهنگسازی کنیم که هم مردم عادی و هم مسئولان و تصمیم گیران در این باره متقاعد شوند که ماسکهای سوپاپ دار برای بخش سلامت و درمان مناسب نیست و خوشبختانه موفق هم شدیم. ما روزانه و در راستای مسئولیت اجتماعیمان در سطح شهر ماسک رایگان توزیع میکنیم قبلاً وقتی ماسک بدون سوپاپ به مردم میدادیم درخواست ماسک سوپاپ دار میکردند اما الان ماسکهای بدون سوپاپ طرفدار بیشتری پیدا کرده.»
دستگاههای تولید ماسک با سر و صدا کار میکنند و مسئول کارگاه نحوه تولید ماسکها را برایمان توضیح میدهد. در جایی ماسکها برش میخورند و در قسمت دیگر با دستگاههای مخصوص دوخته میشوند؛ دستگاه هایی که چرخ خیاطی نیستند و با امواج صوتی کار میکنند. چرا که چرخ خیاطی خودش سوراخهایی در پارچه ایجاد کرده که هوا را وارد ماسک میکند.لایههایی که در تولید ماسک استاندارد استفاده میشود لایه ملت بلون هستند که برای تولید ماسک در این کارگاه استفاده میشود. این نوع پارچه برای تولید ماسکهای بخش پزشکی مناسبند.
ساعت 11 صبح، ساعت ورزش کارکنان است. برخی از کارکنان این کارگاه تحت سرپرستی بهزیستی یا از زنان سرپرست خانوار هستند.کارکنان همگی بیمه اند و دائماً تست دورهای کرونا میدهند و موظف به رعایت همه پروتکلهای بهداشتی هستند.
اما به نظر مدیر این کارگاه، ماسک سالم چه ویژگیهایی دارد:«همه چیز بعد از کرونا تغییر کرد، درباره ماسک هم باید دو دوره را در نظر بگیریم قبل از کرونا و بعد از کرونا. من حتی پیشبینی میکنم که برخی استانداردها بعد از این دوره بازنگری خواهد شد. قبل از این شرایط ما به ماسکی سالم میگفتیم که مصرفکننده را از آلودگی محیطی حفظ کند اما امروزه به ماسکی سالم میگوییم که هم مصرفکننده را در برابر کرونا حفظ کند و هم اگر مصرفکننده کرونا دارد یا ناقل است آلودگی را به محیط انتقال ندهد. اما درباره ماسک تأکید میکنم که استفاده از آن واقعاً در این شرایط لازم است چون ناخودآگاه خیلی از ما صورتمان را لمس میکنیم. این باعث میشود کرونا با این لمس کردن وارد بدنمان شود. ماسکی که حتی کیفیت کافی را ندارد میتواند ازاین تماس جلوگیری کند و ترشحات سرفه و عطسه یا شعاع پرتاب را کم میکند. بنابراین همه ماسکها تا حدی مفیدند اما بستگی دارد چه حد انتظاری از آن داریم و کجا از آن استفاده میکنیم. اما بهترین ماسک بازار یعنی ان 95 و ان 99 هم محافظت کامل از ویروس نمیدهند و نمیتوانیم با استفاده از آن به بازار و همه جا برویم. اسم این ماسکها رویشان است در بهترین حالت 95 درصد میتوانند از ورود ویروس جلوگیری کنند و 5 درصد احتمال آلودگی هست. پس فاصله اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی در کنار استفاده از ماسک میتواند برای پیشگیری مفید باشد.»
اما مردم چطور میتوانند ماسک استاندارد را از غیراستاندارد تشخیص بدهند: «تکنیکهای فنی و علمی برای تست ماسک خوب وجود دارد مثل دستگاههای خاص که مردم عادی قادر به استفاده از آنها نیستند. این آزمونها در کشور ما انجام میشود و مردم میتوانند ماسکهایی که این شناسنامه استاندارد را از اداره کل تجهیزات پزشکی گرفتهاند تهیه کنند ولی اگر ماسکی این شناسنامه را ندارد هیچ وقت با قطعیت نمیتوانیم بگوییم ماسک استانداردی است چون حتی اگر لایههایش استاندارد باشد هیچ تضمینی وجود ندارد که آیا در شرایط استاندارد یعنی در اتاق تمیز و شرایط مناسب هم تولید شده... مردم میتوانند از تستهایی مثل فوت کردن در شعله استفاده کنند یا اینکه ماسکی را که میخرید با دم و بازدم امتحان کنید. ماسک مناسب روی صورت باز و بسته میشود. یک ماسک استاندارد علاوه بر لایههای مناسب باید روی صورت خوب بنشیند و به اصطلاح محکم شود؛ چون اگر یک ماسک چند صد لایه هم داشته باشد اما روی صورت خوب محکم نشود و نشتی داشته باشد ویروس و آلودگی واردش میشود.»
کارگاه ماسک ترمه قبل ازشیوع کرونا روزانه 6 هزار ماسک تولید میکرد ،مسئولان این کارگاه این روزها توانستهاند با تلاش بیشترو افزایش تعداد نیروها روزانه 70 هزار ماسک تولید کنند.مسئولان این کارگاه تأکید میکنند در چهار ماه اخیر شبانه روزی به تولید ماسک پرداختهاند تا نیاز مردم و کادردرمان را تأمین کنند و بهعنوان تولیدکننده تلاش میکنند تولیدشان را ادامه دهند تا نیازی به واردات نباشد و کادر درمان و مردم بتوانند از ماسک سالم استفاده کنند. شاید این روزها که همهمان مجبوریم از ماسک استفاده کنیم دست کم تولید ماسک سالم شاید بتواند بخشی از نگرانیمان را برطرف کند تا دائم از خود نپرسیم بالاخره ماسکی که میزنیم سالم است یا ناسالم؟
گزارش «ایران» از مؤلفههای اثرگذار بر وضعیت امروز اقتصاد کشور
4 واقعیت اقتصادی ایران
گروه اقتصادی/ رئالیسم اقتصادی ایران چیست؟ شاید بسیاری از مردم از واقعیات یا همان رئالیسم اقتصادی ایران خبر نداشته باشند. از همین رو انتقادهایی را به دولت میکنند که در ظاهر محق هستند اما وقتی از واقعیات با آنها سخن گفته شود دیگر تنها این دولت نیست که مورد اتهام واقع میشود بلکه بخش مهمی از اتهامات و قصورات بر عهده کسانی قرار میگیرد که در بیرون خیمه زدهاند – فشارهای بیرونی مانند تحریم – وبخش دیگر کسانی هستند که سعی میکنند از اتفاقات روی داده برای اقتصاد ایران سوءاستفاده کنند مانند صادرکنندگان غیر متعهدی که از منابع ایران صادرات کردهاند اما ارز حاصل از آن را برنمی گردانند.اما این بخش از اقتصاد ایران تنها یک پازل از واقعیات اقتصاد ایران است، قطعات دیگری هم وجود دارد که میتواند جنبه مثبت اقتصاد ایران را به نمایش بگذارد. رونق بورس، آزادسازی سهام عدالت و بهرهبرداری هفتگی و افتتاح از پروژههای اقتصادی کشور که حتی دور دستترین نقاط ایران از شرق گرفته تا غرب را هم در برمی گیرد که میتوان در این میان به تبدیل بندر جاسک به یکی از بنادر صادراتی نفتی ایران و تبدیل مکران به یک منطقه تجاری و نیز احداث خط لوله انتقال نفت گوره -جاسک که در واقع دور زدن تنگه هرمز است اشاره کرد و نیز کمکهایی که دولت در ایام کرونا به بخشهای اقتصادی کشور کرده است و پوششهای بیمهای برای افراد بیکار شده ناشی از کرونا.
اما واقعیتهای اقتصادی ایران چیست؟
واقعیت اول، طی یک ماه و نیم گذشته بازار ارزی کشور دچار تحولات شدیدی شد. طی این مدت قیمت هر دلار در بازار آزاد حدود 70 درصد افزایش یافت و در اوج خود که روز یکشنبه بود به 26 هزار تومان هم رسید. همه نگاهها در این مواقع به بانک مرکزی است، نهاد تنظیمکننده روابط در پول و ارز. این نهاد از همان زمان از تمامی صادرکنندگان خواسته بود که ارز خود را به داخل برگردانند و مهلت آن را پایان تیرماه قرار داده بود. آن طور که مقامات دولتی ایران گفتهاند بالغ بر 20 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات طی سالهای 97 و 98 به داخل بازنگشته است. بنابراین برخی از صادرکنندگان غیرمتعهد سعی کردهاند که با بالا بردن قیمت دلار ارز خود را با بالاترین قیمت به داخل برگردانند که بتوانند سود سرشاری ببرند. البته بالا رفتن قیمت دلار تنها به صادرات غیرنفتی برنمی گردد بلکه در این میان باید محدودیت در صادرات نفتی را هم مد نظر قرار داد. بنابر آمارها اکنون میزان صادرات نفت ایران روزانه کمتر از یک میلیون بشکه است. زمانهایی بود که ایران سالانه 100 میلیارد دلار درآمد نفتی داشت اما در سال گذشته این میزان به کمتر از 10 میلیارد دلار رسید؛ پایینترین سطح درآمدهای نفتی طی سه دهه گذشته. بنابراین با درآمد نفتی کمتر از 10 میلیارد دلار، بازنگشتن 20 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات غیرنفتی و محدود شدن بازگشت ارزهای حاصل از صادرات – به طوری که دولت در برخی از مواقع مجبور است تهاتر کند – چه انتظاری از قیمت ارز در بازار آزاد میتوان داشت؟
وزن کشی تحریم در اقتصاد ایران
واقعیت دوم، جدای از مسائل و تعصبات سیاسی باید گفت که سهم تحریم و محدودیتهای ناشی از آن در حال و روزی که اقتصاد ایران این روزها دارد، بسیار بالاست. تأثیری که با همدستی سایر عوامل مانند شیوع کرونا و نبود یک اجماع ملی دوچندان شده است.تمام آمارهای رسمی گواهی میدهند که امضای سند «برجام» آثار مثبت قابل توجهی در عرصه اقتصاد ایران داشت که اگر این شرایط تداوم مییافت، به طور قطع امروز دولت در مقابله با کرونا و حمایت از آسیب دیدگان آن با مشکل مواجه نبود. امضای این سند باعث شد تا به فاصله کوتاهی از امضا یعنی در سال 1395 شاهد تغییرات مثبت غیرقابل انکاری در اقتصاد ایران باشیم.
گشایشهایی که در ارتباط ایران با اقتصاد جهان رخ داد باعث شد تا نرخ رشد اقتصادی سال 1395 پس از چند دهه با نرخ 12.5 درصد دو رقمی شود. دراین نرخ به وضوح تأثیر حذف بخش عمدهای از تحریمها قابل مشاهده است به گونهای که دراین سال ارزش افزوده گروه نفت به 61.6 درصد، صنعت به 6.9 درصد و کشاورزی به 4.2 درصد افزایش یافت. این آثار در تجارت خارجی ایران نیز نمایان شد، دراین سال صادرات و واردات کالا نسبت به سال قبل 41.3 درصد رشد کرد. هرچند دراین سال اصلیترین تأثیر در جهش نرخ رشد اقتصادی از ناحیه افزایش صادرات نفت رقم خورد، اما بخش غیرنفتی اقتصاد نیز از آثار مثبت گشایشها بینصیب نماند. در حالی که نرخ رشد اقتصادی بدون نفت در سال 1394 منفی 3.1 درصد بود در سال 95 این نرخ به 3.3 درصد رسید.
این در شرایطی است که این آثار تنها در بخشهای واقعی اقتصاد نمایان نبود، چرا که با کاهش نااطمینانیها از آینده اقتصاد، انتظارات تورمی نیز به شدت کاهش یافت.
اما از ماههای پایانی سال 1396 که زمزمههای خروج امریکا از برجام مطرح شد، به تدریج شرایط تغییر کرد تا اینکه در 18 اردیبهشت سال 1397 با خروج رسمی دولت امریکا، شرایط به پیش از برجام بازگشت. بدین ترتیب با فشار بیسابقه امریکا و تشدید تحریمهای قبلی دو بخش حیاتی اقتصاد ایران یعنی صادرات نفت و مبادلات بانکی هدف گرفته شد.
با بازگشت تحریمها که این بار هوشمندتر و شدیدتر از قبل بود، مؤلفههایی که رشد کم سابقه سالهای قبل را رقم زده بود، تغییر داد. صادرات روزانه نفت خام که به بیش از 2.8 میلیون بشکه رسیده بود، بهدلیل کارشکنیهای پی درپی دولت امریکا به چند صدهزار بشکه رسید و انتقال ارز به کشور به شدت دشوار شد. دراین راستا صندوق بینالمللی پول تخمین زده است که بعد از خروج امریکا از توافق هستهای، ارزش ریال بیش از 50 درصـد کاهـش یافته است. تورم با شتاب فزاینده به 40 درصد رسید و شرکتهای بزرگ خارجی کشور را ترک کردند و برهمین اساس این صندوق رشد منفی 9.5 درصدی را برای اقتصاد ایران پیشبینی کرد که به یمن رشد بالای بخش کشاورزی و مقاومت گروه خدمات و صنعت این نرخ به منفی 7 درصد محدود شد.
فشارهای دولت امریکا به شرکای تجاری و اقتصادی ایران موجب شد تا بخش دیگری از تحریم که همان انتقال ارز از کشورهای دیگر است اعمال شود که مثال عینی آن بلوکه ماندن نزدیک به 7 میلیارد دلار از پول ایران نزد کره جنوبی است که به بهانههای بجا و بیجای تحریم تاکنون به کشور بازنگشته است.
واقعیت سوم، در حالی که اقتصاد ایران تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ به سرمی برد، برخی از قوانین و مقررات بینالمللی نیز شرایط را دشوارتر کرده است. یکی از این مقررات که به جز تعداد انگشت شماری، تمام کشورهای دنیا از آن تبعیت میکنند FATF یا کارگروه اقدام مالی است که مقررات سختگیرانهای برای پولشویی و تأمین مالی تروریسم تدوین کرده است. اما شبکه بانکی ایران بهدلیل هشت سال تحریم (تاپیش از برجام) نتوانسته بود تا مقررات خود را با این قوانین همخوان و به روز کند، یعنی همان عاملی که حتی درپسابرجام روند الحاق شبکه بانکی ایران به نظام جهانی را کند کرده بود.بنابراین درکنار تحریمهایی که امریکا آن را هدایت میکند، کنوانسیونها و مقرراتی که در دنیای امروز برای تمام کشورها پذیرفته شده است نیز به زیان اقتصاد ایران تمام شده است. تا جایی که بسیاری از کارشناسان محدودیتهای ناشی از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF را شدیدتر و گستردهتر از تحریمهای فعلی میدانند چرا که حتی با فرض لغو آنی تحریمها شبکه بانکی جهان تنها براساس توصیههای این کارگروه با سایر بانکها همکاری میکنند.
نتیجه این فشارها تغییر شاخصهای مهم اقتصاد ایران بود. پس از رشد خیرهکننده سال 95، در سال 96 نیز با تداوم این مسیر نرخ رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت به ترتیب به 3.7 و 4.6 درصد رسید، اما در سال 97 با تغییر شرایط نرخ رشد با نفت به منفی 5.4 درصد و بدون نفت به منفی 1.8 درصد رسید. در سال گذشته نیز همانگونه که اشاره شد، اقتصاد ایران بیشتر کوچک شد. در نرخ رشد منفی 6.5 درصدی (روایت بانک مرکزی) سال گذشته بخش نفت نقش مهمی داشت. با وجودی که بخش کشاورزی، صنایع و معادن و خدمات به ترتیب با رشد 8.8، 2.3 و منفی 2 دهم درصد همراه بود، اما رشد منفی 38.7 درصدی گروه نفت نتیجه کل را منفی کرد که این رشد منفی شدید برآیند تشدید تحریمهای اخیر است.
«کرونا» بازیگر جدید اقتصاد
واقعیت چهارم، دولت هنوز از فشار تحریم خلاص نشده بود که پاندمی کرونا وارد عرصه شد که نه تنها ایران بلکه جهان را هم در برگرفت. طبق برآوردهای سازمان ملل متحد اقتصاد جهان در سالهای 2020 و 2021 از کرونا 8.5 تریلیون دلار زیان خواهد دید که این رقم به طور متوسط باعث کوچک شدن 3.2 درصدی اقتصاد جهانی است. درحالی که تمام کشورهای دنیا این روزها با تبعات جدی پاندمی «کووید 19» دست و پنجه نرم میکنند، اما این مواجهه برای اقتصاد ایران که پیش از آن با بحران تحریم روبهرو بود به مراتب سختتر خواهد بود.
براساس گزارش مرکزپژوهشهای مجلس، شیوع کرونا از انتهای سال ۱۳۹۸ و تداوم آن در سال ۱۳۹۹، اقتصاد ایران را در یک وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است. کاهش تقاضا برای صادرات محصولات ایران (و به طور کلی کاهش تجارت جهانی) تقاضای کل را از طرف تجارت خارجی متأثر میکند. در بخش داخلی نیز تقاضای کل، هم به واسطه کاهش درآمد خانوار و هم کاهش برخی کالاها و خدمات که منجر به شیوع بیشتر ویروس میشوند (مانند حمل و نقل، رستوران و هتلداری، پوشاک و …) تحت تأثیر قرار میگیرد. از طرف دیگر، عرضه کل اقتصاد نیز بهدلیل اختلال در شبکه تأمین مواد اولیه و محدودیت فعالیت برخی از واحدهای صنفی، با شوک عرضه مواجه شده است. در کنار موارد فوق، نااطمینانی در مورد مدت زمان تداوم بیماری، بر ابهام شرایط اقتصادی پیشرو میافزاید.صرفنظر از سناریوسازیهای مختلف در مورد مدت زمان تداوم بیماری، به نظر میرسد که اقتصاد ایران تا پایان سالجاری درگیر تبعات اقتصادی ناشی از این ویروس خواهد بود. براساس گزارش مرکز آمار ایران در بهار امسال حدود 2 میلیون نفر از بازار کار به خاطر کرونا خارج شدند و 1.5 میلیون شغل هم حذف شد. همچنین نتایج بررسیها نشان میدهد تحت سناریوهای مختلف بین 7.5 تا 11 درصد از ستانده اقتصاد در نتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. همچنین بین 2.8 تا 6.4 میلیون نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد.
درهمین راستا، از اسفند سال گذشته و همزمان با شیوع کرونا، هر ماه 67 رسته صنفی یعنی بیش از 1.7 میلیون واحد صنفی نزدیک به 26 هزار میلیارد تومان ضرر و زیان دیدند.برآوردها حکایت از آن دارد که 30 درصد نیروی انسانی در واحدهای صنفی به خاطر کرونا شاهد تعدیل نیرو باشند.
دولت چه کرده است؟
حال در شرایطی که مردم نگران آینده هستند و قدرت خرید آنها تحت تأثیر شرایط گفته شده، افت قابل توجهی را تجربه کرده است، دولت با وجود تمام تنگناها سعی کرده است تا اقتصاد را سامان دهد.دراین راستا از نخستین روزهای همهگیری کرونا، هیأت دولت برای حمایت از خانوارها و کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا مصوباتی را ابلاغ کرد. در نخستین گام پرداخت اقساط وامهای بانکی و همچنین مالیاتها سه ماه به تعویق افتاد و پس از آن دولت با اختصاص 75 هزار میلیارد تومان اعتبار گام دوم حمایت را برداشت. در این طرح در مجموع 49 هزار میلیارد تومان به 14 رسته شغلی شامل 500 زیررسته که بیشترین آسیب را از شیوع ویروس کرونا متحمل شده و دارای لیست بیمه در قالب کارفرمایی یا خویش فرمایی هستند، تسهیلات پرداخت میشود.
در کنار تسهیلاتی که برای بنگاههای اقتصادی پیشبینی شد، دولت برای حمایت از خانوارهای آسیب دیده از کرونا بویژه مشاغل غیررسمی نیز دست به کار شد. در نخستین گام وام یک میلیون تومانی به تمام یارانه بگیران (بیش از 97 درصد یارانه بگیران) پرداخت شد که اقساط آن از یارانه نقدی ماهانه آنها برداشت میشود. همچنین دولت برای خانوارهای کمتر برخوردار یارانه کرونایی تصویب کرد. این یارانه براساس بعد خانوار از 200 تا 600 هزار تومان درحال پرداخت است. تا پایان خرداد ماه چهارمرحله از این یارانه به حساب سرپرستان خانوارهای حدود 3 میلیون نفر واریز شده است. اما افزایش هزینههای دولت برای حمایت از آسیب دیدگان کرونا مانع از پیشرفت و افتتاح طرحها و پروژههای عمرانی نشده است. براساس قانون بودجه سالجاری از چند محل 200 هزار میلیارد تومان برای اجرای طرحهای عمرانی اختصاص خواهد یافت. بر همین اساس با وجود کرونا از ابتدای سالجاری تاکنون شاهد افتتاح و کلنگ زنی پروژههای متعددی در بخشهای آب، برق، حمل و نقل، انرژی، ارتباطات و... هستیم.
با وجودی که در نخستین ماه شیوع کرونا در کشور در تأمین اقلام بهداشتی مقابله با کرونا مشکل وجود داشت، اما با برنامهریزی و هشت برابر شدن ظرفیت تولید این محصولات، هماکنون درکنار تأمین نیازهای داخلی برخی از این محصولات به کشورهای دیگر صادر میشود. درتأمین کالاهای اساسی نیز با وجود تمام مشکلات هیچ کمبودی مشاهده نمیشود. به طوری که اکنون با وجود شیوع بیماری کووید ۱۹ در کشور، ذخایر استراتژیک کالاهای اساسی تأمین و حتی در مواردی بیش از نیاز داخلی است و نگرانی در این خصوص نداریم.
طبق تکلیف قانونی، ذخایر چهار قلم کالای اساسی شامل گندم، روغن، شکر و برنج همیشه در یک سطح تأمین است به طوری که سالانه سطح ذخایر برنج 600 هزار تن، روغن 600 هزارتن، شکر 500 هزارتن و گندم پنج میلیون تن تعیین شده است. سال گذشته براساس تکالیف مقرر شده در مجموع نزدیک به 23 میلیون تن کالای اساسی و راهبردی تأمین و به بازار تزریق شد که این روند در سالجاری نیز تداوم دارد.
ترمیم حقوق
همچنین با توجه به افزایش هزینهها دولت سعی کرده است با افزایش حقوق و دستمزدها بخشی از این هزینهها را تأمین کند. بر همین اساس حداقل دستمزد کارگران در گام نخست 21 درصد افزایش یافت که با محاسبه سایر اقلام مانند افزایش 200 هزار تومانی حق مسکن و... این میزان رشد به 34 درصد میرسد. با وجود این برای ترمیم مصوبه نخست شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران را 5 درصد دیگر افزایش داد.همچنین در هفتههای اخیر دغدغه چندین ساله بازنشستگان تأمین اجتماعی نسبت به همسانسازی حقوق با دستور رئیس جمهوری برطرف شد و از مهرماه اجرایی میشود.
در این راستا، سازمان برنامه و بودجه ۶ هزار میلیارد تومان بودجه برای اجرای طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اختصاص داد که این مبلغ به صندوقهای بازنشستگی مربوطه تخصیص داده شد، براساس این طرح، از ابتدای سالجاری حداقل حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری با احتساب همسانسازی ۲ میلیون و ۸۰۰هزار تومان شد.اما در این بین، همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی که شامل ۳.۵ میلیون خانوار که به همراه افراد تحت تکفل خود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را در بر میگیرد بدون تأمین اعتبار مانده بود که در 18 تیرماه با بازپرداخت 32 هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی تعیین تکلیف شد. همچنین با پرداخت 30 هزار میلیارد تومان دیگر از بدهیهای دولت مجموع این تسویه بدهی به 62 هزار میلیارد تومان میرسد که مبنای اجرای همسانسازی است. براساس قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان افزایش مییابد، به این صورت که بازنشستگان با ۳۰ سال خدمت ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و با ۳۵ سال خدمت، سه میلیون تومان دریافت خواهند کرد.
سهامی برای عدالت
در وضعیتی که اقتصاد ایران روزهای دشواری را میگذراند، آزادسازی سهام عدالت در سالجاری باعث شد تا درآمد بیش از 49 میلیون ایرانی افزایش یابد. پس از گذشته 12 سال از کلید خوردن این طرح سرانجام با تصویب طرح آزادسازی مدیریت سهام عدالت به مشمولان واگذار شد، سهامی که براساس ارزش روز برای سهامهای 530 هزار تومانی به 19 میلیون تومان رسیده است و مشمولان در صورت نیاز میتوانند اقدام به فروش بخشی از آن کنند.آزادسازی سهام عدالت در ماههای اخیر باعث شد تا بازار سرمایه ایران نیز رونق قابل توجهی پیدا کند. در حالی که پیش از این مجموع سهامداران بورسی به 11 میلیون نفر میرسد با افزوده شدن سهامداران عدالت بزودی این رقم به 60 میلیون نفر میرسد. علاوه بر سهام عدالت ورود مردم با سرمایههای خرد به بورس باعث شده است تا ضمن استفاده از این سرمایههای خرد در جهت توسعه صنایع و شرکتها مردم از سود قابل توجه سهام نیز بهرهمند شوند. از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از 30 هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید وارد بورس شده است که به معنای به کارگیری آن در جهت رونق تولید است.
ساماندهی بازار مسکن
از سوی دیگر، با وجود سهم بیش از 40 درصد مستأجران در کشور، علاوه بر قیمت اجاره بهای مسکن نیز اهمیت پیدا میکند. بر همین اساس در ماههایی که بازار مسکن با افزایش قیمت بالایی همراه شده، دولت سعی کرده است با تدوین و ابلاغ طرحهای مختلف همچون پرداخت وام ودیعه مسکن، اجاره نامه دو ساله و تعیین سقف 25 درصدی برای افزایش اجاره بها از مستأجران حمایت کند. همچنین برای ساماندهی بازار مسکن نیز دولت با تمام قوا وارد میدان شده است. براساس دستور رئیس جمهوری تمام دستگاهها مکلفند زمینهای مازاد خود را برای ساخت مسکن در اختیار وزارت راه و شهرسازی قراردهند. حتی وزارت جهاد کشاورزی نیز باید اراضی که قابلیت ساخت دارند، واگذار کند. البته همچنان با قدرت طرح مسکن ملی نیز درحال پیشرفت است. در طرح ملی مسکن برای هر واحد 100 میلیون تومان وام (با سود 18 درصد) پرداخت میشود، آورده سازندگان برای هر واحد طرح ملی مسکن حداکثر 20 درصد است و 80 درصد تسهیلات هر واحد به سازندگان تعلق میگیرد و این وام قابل انتقال به خریداران است.
در مجموع انتظار میرود با طرحهای متعددی که در دولت دنبال میشود و تأکید ویژه رئیس دولت در این خصوص میزان تولید مسکن طی ماههای آینده با رشد قابل توجهی همراه شود که نتیجه آن افزایش عرضه و افت قیمتها خواهد بود.
چه باید کرد؟
اکنون اقتصاد ایران بر سر دو راهی است . یا همین مسیر پر فراز و نشیب را ادامه دهد یا آنکه به اصلاح خود بپردازد. بدون شک مسیر اول مورد قبول هیچ یک از مسئولان نیست زیرا خسارت وارده بر اقتصاد و جامعه بسیار فراتر از انتظار است . بنابراین می ماند اصلاح خود و این اصلاح هم میسر نمی شود مگر با اجماع مسئولان اعم از سه قوه و کارشناسان . این انتظار دور از دسترسی نیست زیرا گذشته تاریخی ایران - پس از انقلاب- تاثیر این وحدت قوا را به خوبی نشان داده است . مگر دوره جنگ را یادمان نمی آید؟
اما واقعیتهای اقتصادی ایران چیست؟
واقعیت اول، طی یک ماه و نیم گذشته بازار ارزی کشور دچار تحولات شدیدی شد. طی این مدت قیمت هر دلار در بازار آزاد حدود 70 درصد افزایش یافت و در اوج خود که روز یکشنبه بود به 26 هزار تومان هم رسید. همه نگاهها در این مواقع به بانک مرکزی است، نهاد تنظیمکننده روابط در پول و ارز. این نهاد از همان زمان از تمامی صادرکنندگان خواسته بود که ارز خود را به داخل برگردانند و مهلت آن را پایان تیرماه قرار داده بود. آن طور که مقامات دولتی ایران گفتهاند بالغ بر 20 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات طی سالهای 97 و 98 به داخل بازنگشته است. بنابراین برخی از صادرکنندگان غیرمتعهد سعی کردهاند که با بالا بردن قیمت دلار ارز خود را با بالاترین قیمت به داخل برگردانند که بتوانند سود سرشاری ببرند. البته بالا رفتن قیمت دلار تنها به صادرات غیرنفتی برنمی گردد بلکه در این میان باید محدودیت در صادرات نفتی را هم مد نظر قرار داد. بنابر آمارها اکنون میزان صادرات نفت ایران روزانه کمتر از یک میلیون بشکه است. زمانهایی بود که ایران سالانه 100 میلیارد دلار درآمد نفتی داشت اما در سال گذشته این میزان به کمتر از 10 میلیارد دلار رسید؛ پایینترین سطح درآمدهای نفتی طی سه دهه گذشته. بنابراین با درآمد نفتی کمتر از 10 میلیارد دلار، بازنگشتن 20 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات غیرنفتی و محدود شدن بازگشت ارزهای حاصل از صادرات – به طوری که دولت در برخی از مواقع مجبور است تهاتر کند – چه انتظاری از قیمت ارز در بازار آزاد میتوان داشت؟
وزن کشی تحریم در اقتصاد ایران
واقعیت دوم، جدای از مسائل و تعصبات سیاسی باید گفت که سهم تحریم و محدودیتهای ناشی از آن در حال و روزی که اقتصاد ایران این روزها دارد، بسیار بالاست. تأثیری که با همدستی سایر عوامل مانند شیوع کرونا و نبود یک اجماع ملی دوچندان شده است.تمام آمارهای رسمی گواهی میدهند که امضای سند «برجام» آثار مثبت قابل توجهی در عرصه اقتصاد ایران داشت که اگر این شرایط تداوم مییافت، به طور قطع امروز دولت در مقابله با کرونا و حمایت از آسیب دیدگان آن با مشکل مواجه نبود. امضای این سند باعث شد تا به فاصله کوتاهی از امضا یعنی در سال 1395 شاهد تغییرات مثبت غیرقابل انکاری در اقتصاد ایران باشیم.
گشایشهایی که در ارتباط ایران با اقتصاد جهان رخ داد باعث شد تا نرخ رشد اقتصادی سال 1395 پس از چند دهه با نرخ 12.5 درصد دو رقمی شود. دراین نرخ به وضوح تأثیر حذف بخش عمدهای از تحریمها قابل مشاهده است به گونهای که دراین سال ارزش افزوده گروه نفت به 61.6 درصد، صنعت به 6.9 درصد و کشاورزی به 4.2 درصد افزایش یافت. این آثار در تجارت خارجی ایران نیز نمایان شد، دراین سال صادرات و واردات کالا نسبت به سال قبل 41.3 درصد رشد کرد. هرچند دراین سال اصلیترین تأثیر در جهش نرخ رشد اقتصادی از ناحیه افزایش صادرات نفت رقم خورد، اما بخش غیرنفتی اقتصاد نیز از آثار مثبت گشایشها بینصیب نماند. در حالی که نرخ رشد اقتصادی بدون نفت در سال 1394 منفی 3.1 درصد بود در سال 95 این نرخ به 3.3 درصد رسید.
این در شرایطی است که این آثار تنها در بخشهای واقعی اقتصاد نمایان نبود، چرا که با کاهش نااطمینانیها از آینده اقتصاد، انتظارات تورمی نیز به شدت کاهش یافت.
اما از ماههای پایانی سال 1396 که زمزمههای خروج امریکا از برجام مطرح شد، به تدریج شرایط تغییر کرد تا اینکه در 18 اردیبهشت سال 1397 با خروج رسمی دولت امریکا، شرایط به پیش از برجام بازگشت. بدین ترتیب با فشار بیسابقه امریکا و تشدید تحریمهای قبلی دو بخش حیاتی اقتصاد ایران یعنی صادرات نفت و مبادلات بانکی هدف گرفته شد.
با بازگشت تحریمها که این بار هوشمندتر و شدیدتر از قبل بود، مؤلفههایی که رشد کم سابقه سالهای قبل را رقم زده بود، تغییر داد. صادرات روزانه نفت خام که به بیش از 2.8 میلیون بشکه رسیده بود، بهدلیل کارشکنیهای پی درپی دولت امریکا به چند صدهزار بشکه رسید و انتقال ارز به کشور به شدت دشوار شد. دراین راستا صندوق بینالمللی پول تخمین زده است که بعد از خروج امریکا از توافق هستهای، ارزش ریال بیش از 50 درصـد کاهـش یافته است. تورم با شتاب فزاینده به 40 درصد رسید و شرکتهای بزرگ خارجی کشور را ترک کردند و برهمین اساس این صندوق رشد منفی 9.5 درصدی را برای اقتصاد ایران پیشبینی کرد که به یمن رشد بالای بخش کشاورزی و مقاومت گروه خدمات و صنعت این نرخ به منفی 7 درصد محدود شد.
فشارهای دولت امریکا به شرکای تجاری و اقتصادی ایران موجب شد تا بخش دیگری از تحریم که همان انتقال ارز از کشورهای دیگر است اعمال شود که مثال عینی آن بلوکه ماندن نزدیک به 7 میلیارد دلار از پول ایران نزد کره جنوبی است که به بهانههای بجا و بیجای تحریم تاکنون به کشور بازنگشته است.
واقعیت سوم، در حالی که اقتصاد ایران تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ به سرمی برد، برخی از قوانین و مقررات بینالمللی نیز شرایط را دشوارتر کرده است. یکی از این مقررات که به جز تعداد انگشت شماری، تمام کشورهای دنیا از آن تبعیت میکنند FATF یا کارگروه اقدام مالی است که مقررات سختگیرانهای برای پولشویی و تأمین مالی تروریسم تدوین کرده است. اما شبکه بانکی ایران بهدلیل هشت سال تحریم (تاپیش از برجام) نتوانسته بود تا مقررات خود را با این قوانین همخوان و به روز کند، یعنی همان عاملی که حتی درپسابرجام روند الحاق شبکه بانکی ایران به نظام جهانی را کند کرده بود.بنابراین درکنار تحریمهایی که امریکا آن را هدایت میکند، کنوانسیونها و مقرراتی که در دنیای امروز برای تمام کشورها پذیرفته شده است نیز به زیان اقتصاد ایران تمام شده است. تا جایی که بسیاری از کارشناسان محدودیتهای ناشی از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF را شدیدتر و گستردهتر از تحریمهای فعلی میدانند چرا که حتی با فرض لغو آنی تحریمها شبکه بانکی جهان تنها براساس توصیههای این کارگروه با سایر بانکها همکاری میکنند.
نتیجه این فشارها تغییر شاخصهای مهم اقتصاد ایران بود. پس از رشد خیرهکننده سال 95، در سال 96 نیز با تداوم این مسیر نرخ رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت به ترتیب به 3.7 و 4.6 درصد رسید، اما در سال 97 با تغییر شرایط نرخ رشد با نفت به منفی 5.4 درصد و بدون نفت به منفی 1.8 درصد رسید. در سال گذشته نیز همانگونه که اشاره شد، اقتصاد ایران بیشتر کوچک شد. در نرخ رشد منفی 6.5 درصدی (روایت بانک مرکزی) سال گذشته بخش نفت نقش مهمی داشت. با وجودی که بخش کشاورزی، صنایع و معادن و خدمات به ترتیب با رشد 8.8، 2.3 و منفی 2 دهم درصد همراه بود، اما رشد منفی 38.7 درصدی گروه نفت نتیجه کل را منفی کرد که این رشد منفی شدید برآیند تشدید تحریمهای اخیر است.
«کرونا» بازیگر جدید اقتصاد
واقعیت چهارم، دولت هنوز از فشار تحریم خلاص نشده بود که پاندمی کرونا وارد عرصه شد که نه تنها ایران بلکه جهان را هم در برگرفت. طبق برآوردهای سازمان ملل متحد اقتصاد جهان در سالهای 2020 و 2021 از کرونا 8.5 تریلیون دلار زیان خواهد دید که این رقم به طور متوسط باعث کوچک شدن 3.2 درصدی اقتصاد جهانی است. درحالی که تمام کشورهای دنیا این روزها با تبعات جدی پاندمی «کووید 19» دست و پنجه نرم میکنند، اما این مواجهه برای اقتصاد ایران که پیش از آن با بحران تحریم روبهرو بود به مراتب سختتر خواهد بود.
براساس گزارش مرکزپژوهشهای مجلس، شیوع کرونا از انتهای سال ۱۳۹۸ و تداوم آن در سال ۱۳۹۹، اقتصاد ایران را در یک وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است. کاهش تقاضا برای صادرات محصولات ایران (و به طور کلی کاهش تجارت جهانی) تقاضای کل را از طرف تجارت خارجی متأثر میکند. در بخش داخلی نیز تقاضای کل، هم به واسطه کاهش درآمد خانوار و هم کاهش برخی کالاها و خدمات که منجر به شیوع بیشتر ویروس میشوند (مانند حمل و نقل، رستوران و هتلداری، پوشاک و …) تحت تأثیر قرار میگیرد. از طرف دیگر، عرضه کل اقتصاد نیز بهدلیل اختلال در شبکه تأمین مواد اولیه و محدودیت فعالیت برخی از واحدهای صنفی، با شوک عرضه مواجه شده است. در کنار موارد فوق، نااطمینانی در مورد مدت زمان تداوم بیماری، بر ابهام شرایط اقتصادی پیشرو میافزاید.صرفنظر از سناریوسازیهای مختلف در مورد مدت زمان تداوم بیماری، به نظر میرسد که اقتصاد ایران تا پایان سالجاری درگیر تبعات اقتصادی ناشی از این ویروس خواهد بود. براساس گزارش مرکز آمار ایران در بهار امسال حدود 2 میلیون نفر از بازار کار به خاطر کرونا خارج شدند و 1.5 میلیون شغل هم حذف شد. همچنین نتایج بررسیها نشان میدهد تحت سناریوهای مختلف بین 7.5 تا 11 درصد از ستانده اقتصاد در نتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. همچنین بین 2.8 تا 6.4 میلیون نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد.
درهمین راستا، از اسفند سال گذشته و همزمان با شیوع کرونا، هر ماه 67 رسته صنفی یعنی بیش از 1.7 میلیون واحد صنفی نزدیک به 26 هزار میلیارد تومان ضرر و زیان دیدند.برآوردها حکایت از آن دارد که 30 درصد نیروی انسانی در واحدهای صنفی به خاطر کرونا شاهد تعدیل نیرو باشند.
دولت چه کرده است؟
حال در شرایطی که مردم نگران آینده هستند و قدرت خرید آنها تحت تأثیر شرایط گفته شده، افت قابل توجهی را تجربه کرده است، دولت با وجود تمام تنگناها سعی کرده است تا اقتصاد را سامان دهد.دراین راستا از نخستین روزهای همهگیری کرونا، هیأت دولت برای حمایت از خانوارها و کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا مصوباتی را ابلاغ کرد. در نخستین گام پرداخت اقساط وامهای بانکی و همچنین مالیاتها سه ماه به تعویق افتاد و پس از آن دولت با اختصاص 75 هزار میلیارد تومان اعتبار گام دوم حمایت را برداشت. در این طرح در مجموع 49 هزار میلیارد تومان به 14 رسته شغلی شامل 500 زیررسته که بیشترین آسیب را از شیوع ویروس کرونا متحمل شده و دارای لیست بیمه در قالب کارفرمایی یا خویش فرمایی هستند، تسهیلات پرداخت میشود.
در کنار تسهیلاتی که برای بنگاههای اقتصادی پیشبینی شد، دولت برای حمایت از خانوارهای آسیب دیده از کرونا بویژه مشاغل غیررسمی نیز دست به کار شد. در نخستین گام وام یک میلیون تومانی به تمام یارانه بگیران (بیش از 97 درصد یارانه بگیران) پرداخت شد که اقساط آن از یارانه نقدی ماهانه آنها برداشت میشود. همچنین دولت برای خانوارهای کمتر برخوردار یارانه کرونایی تصویب کرد. این یارانه براساس بعد خانوار از 200 تا 600 هزار تومان درحال پرداخت است. تا پایان خرداد ماه چهارمرحله از این یارانه به حساب سرپرستان خانوارهای حدود 3 میلیون نفر واریز شده است. اما افزایش هزینههای دولت برای حمایت از آسیب دیدگان کرونا مانع از پیشرفت و افتتاح طرحها و پروژههای عمرانی نشده است. براساس قانون بودجه سالجاری از چند محل 200 هزار میلیارد تومان برای اجرای طرحهای عمرانی اختصاص خواهد یافت. بر همین اساس با وجود کرونا از ابتدای سالجاری تاکنون شاهد افتتاح و کلنگ زنی پروژههای متعددی در بخشهای آب، برق، حمل و نقل، انرژی، ارتباطات و... هستیم.
با وجودی که در نخستین ماه شیوع کرونا در کشور در تأمین اقلام بهداشتی مقابله با کرونا مشکل وجود داشت، اما با برنامهریزی و هشت برابر شدن ظرفیت تولید این محصولات، هماکنون درکنار تأمین نیازهای داخلی برخی از این محصولات به کشورهای دیگر صادر میشود. درتأمین کالاهای اساسی نیز با وجود تمام مشکلات هیچ کمبودی مشاهده نمیشود. به طوری که اکنون با وجود شیوع بیماری کووید ۱۹ در کشور، ذخایر استراتژیک کالاهای اساسی تأمین و حتی در مواردی بیش از نیاز داخلی است و نگرانی در این خصوص نداریم.
طبق تکلیف قانونی، ذخایر چهار قلم کالای اساسی شامل گندم، روغن، شکر و برنج همیشه در یک سطح تأمین است به طوری که سالانه سطح ذخایر برنج 600 هزار تن، روغن 600 هزارتن، شکر 500 هزارتن و گندم پنج میلیون تن تعیین شده است. سال گذشته براساس تکالیف مقرر شده در مجموع نزدیک به 23 میلیون تن کالای اساسی و راهبردی تأمین و به بازار تزریق شد که این روند در سالجاری نیز تداوم دارد.
ترمیم حقوق
همچنین با توجه به افزایش هزینهها دولت سعی کرده است با افزایش حقوق و دستمزدها بخشی از این هزینهها را تأمین کند. بر همین اساس حداقل دستمزد کارگران در گام نخست 21 درصد افزایش یافت که با محاسبه سایر اقلام مانند افزایش 200 هزار تومانی حق مسکن و... این میزان رشد به 34 درصد میرسد. با وجود این برای ترمیم مصوبه نخست شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران را 5 درصد دیگر افزایش داد.همچنین در هفتههای اخیر دغدغه چندین ساله بازنشستگان تأمین اجتماعی نسبت به همسانسازی حقوق با دستور رئیس جمهوری برطرف شد و از مهرماه اجرایی میشود.
در این راستا، سازمان برنامه و بودجه ۶ هزار میلیارد تومان بودجه برای اجرای طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اختصاص داد که این مبلغ به صندوقهای بازنشستگی مربوطه تخصیص داده شد، براساس این طرح، از ابتدای سالجاری حداقل حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری با احتساب همسانسازی ۲ میلیون و ۸۰۰هزار تومان شد.اما در این بین، همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی که شامل ۳.۵ میلیون خانوار که به همراه افراد تحت تکفل خود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را در بر میگیرد بدون تأمین اعتبار مانده بود که در 18 تیرماه با بازپرداخت 32 هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی تعیین تکلیف شد. همچنین با پرداخت 30 هزار میلیارد تومان دیگر از بدهیهای دولت مجموع این تسویه بدهی به 62 هزار میلیارد تومان میرسد که مبنای اجرای همسانسازی است. براساس قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان افزایش مییابد، به این صورت که بازنشستگان با ۳۰ سال خدمت ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و با ۳۵ سال خدمت، سه میلیون تومان دریافت خواهند کرد.
سهامی برای عدالت
در وضعیتی که اقتصاد ایران روزهای دشواری را میگذراند، آزادسازی سهام عدالت در سالجاری باعث شد تا درآمد بیش از 49 میلیون ایرانی افزایش یابد. پس از گذشته 12 سال از کلید خوردن این طرح سرانجام با تصویب طرح آزادسازی مدیریت سهام عدالت به مشمولان واگذار شد، سهامی که براساس ارزش روز برای سهامهای 530 هزار تومانی به 19 میلیون تومان رسیده است و مشمولان در صورت نیاز میتوانند اقدام به فروش بخشی از آن کنند.آزادسازی سهام عدالت در ماههای اخیر باعث شد تا بازار سرمایه ایران نیز رونق قابل توجهی پیدا کند. در حالی که پیش از این مجموع سهامداران بورسی به 11 میلیون نفر میرسد با افزوده شدن سهامداران عدالت بزودی این رقم به 60 میلیون نفر میرسد. علاوه بر سهام عدالت ورود مردم با سرمایههای خرد به بورس باعث شده است تا ضمن استفاده از این سرمایههای خرد در جهت توسعه صنایع و شرکتها مردم از سود قابل توجه سهام نیز بهرهمند شوند. از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از 30 هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید وارد بورس شده است که به معنای به کارگیری آن در جهت رونق تولید است.
ساماندهی بازار مسکن
از سوی دیگر، با وجود سهم بیش از 40 درصد مستأجران در کشور، علاوه بر قیمت اجاره بهای مسکن نیز اهمیت پیدا میکند. بر همین اساس در ماههایی که بازار مسکن با افزایش قیمت بالایی همراه شده، دولت سعی کرده است با تدوین و ابلاغ طرحهای مختلف همچون پرداخت وام ودیعه مسکن، اجاره نامه دو ساله و تعیین سقف 25 درصدی برای افزایش اجاره بها از مستأجران حمایت کند. همچنین برای ساماندهی بازار مسکن نیز دولت با تمام قوا وارد میدان شده است. براساس دستور رئیس جمهوری تمام دستگاهها مکلفند زمینهای مازاد خود را برای ساخت مسکن در اختیار وزارت راه و شهرسازی قراردهند. حتی وزارت جهاد کشاورزی نیز باید اراضی که قابلیت ساخت دارند، واگذار کند. البته همچنان با قدرت طرح مسکن ملی نیز درحال پیشرفت است. در طرح ملی مسکن برای هر واحد 100 میلیون تومان وام (با سود 18 درصد) پرداخت میشود، آورده سازندگان برای هر واحد طرح ملی مسکن حداکثر 20 درصد است و 80 درصد تسهیلات هر واحد به سازندگان تعلق میگیرد و این وام قابل انتقال به خریداران است.
در مجموع انتظار میرود با طرحهای متعددی که در دولت دنبال میشود و تأکید ویژه رئیس دولت در این خصوص میزان تولید مسکن طی ماههای آینده با رشد قابل توجهی همراه شود که نتیجه آن افزایش عرضه و افت قیمتها خواهد بود.
چه باید کرد؟
اکنون اقتصاد ایران بر سر دو راهی است . یا همین مسیر پر فراز و نشیب را ادامه دهد یا آنکه به اصلاح خود بپردازد. بدون شک مسیر اول مورد قبول هیچ یک از مسئولان نیست زیرا خسارت وارده بر اقتصاد و جامعه بسیار فراتر از انتظار است . بنابراین می ماند اصلاح خود و این اصلاح هم میسر نمی شود مگر با اجماع مسئولان اعم از سه قوه و کارشناسان . این انتظار دور از دسترسی نیست زیرا گذشته تاریخی ایران - پس از انقلاب- تاثیر این وحدت قوا را به خوبی نشان داده است . مگر دوره جنگ را یادمان نمی آید؟
رئیس قوه قضائیه:
بین اعتراض و اغتشاش فرق قائلیم
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم به رسمیت شناختن حق اعتراض در جامعه گفت: ما اعتراض را قبول داریم و باید اعتراض را شنید و با آن منطقی برخورد کرد، اما اعتراض با اغتشاش متفاوت است و اغتشاش و آشوب خط قرمز دستگاه قضایی است و نباید اجازه داد کسی در کشور ناامنی ایجاد کند.
به گزارش میزان، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه با تأکید بر اینکه نظام دادرسی و فرآیند دادرسی در دستگاه قضایی مبتنی بر کار کارشناسی دقیق و حرفهای و قانون و عدالت است، خاطرنشان کرد قوه قضائیه در انجام وظایف خود تحت تأثیر فضاسازیها قرار نمیگیرد. او متذکر شد که روند حاکم بر دستگاه قضا ضامن حقوق عامه، حقوق اصحاب دعوا و حتی حقوق متهم است و فرآیند دادرسی در نظام قضایی حقوق همگان را تضمین میکند. رئیس قوه قضائیه با تقسیمبندی و تفکیک مبنای فضاسازیها علیه احکام و تصمیمات قضایی اظهار داشت: فضاسازیها گاهی ناشی از بی اطلاعی و کم اطلاعی نسبت به پروندههاست که باید آحاد جامعه را از آن آگاه و مطلّع کرد، اما گاهی این تحرکات از روی غرضورزی صورت میگیرد. او افزود: گاهی جوسازیها از سوی امریکا که مظهر تضییع حقوق انسان است، اسرائیل کودککُش، منافقین که دستشان تا مرفق آلوده به خون انسانهای بی گناه است و جریانات سلطنتطلب و ضد انقلاب صورت میگیرد که ماهیت آنها برای ملت روشن است و اینها نمیتوانند کوچکترین رخنهای در اراده دستگاه قضا برای اجرای حق و عدالت ایجاد کنند. رئیسی در ادامه با اشاره به حکم اخیر دیوان عالی کشور برای بازگرداندن اراضی بیتالمال که در ادوار گذشته در قالب یک مجموعه تعاونی دادگستری گلستان مورد تصرف قرار گرفته بود، این اقدام را نمادی از عدالتخواهی دستگاه قضایی دانست و گفت: تضییع حقوق عامه از هیچکس و هیچ نهاد و سازمانی پذیرفته نیست و قوه قضائیه در صیانت از حقوق عامه هیچ خط قرمزی ندارد. او به تعاونیها، سازمانها و دستگاههای اداری هشدار داد که تحت هیچ شرایطی مجاز به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلها و مراتع نیستند و همه باید بدانند دستگاه قضایی در دوره مسئولیت وی اجازه نخواهد داد کوچکترین تعدی نسبت به سرمایههای ملی و آب و خاک و محیط زیست صورت گیرد. رئیس قوه قضائیه با اشاره به دستورالعمل صادره برای ساماندهی نظام پرداخت تسهیلات بانکی و دریافت سود و جرایم از شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی و دستگاههای مسئول خواست که به وظایف خود برای حاکم شدن انضباط مالی در این حوزه عمل کنند.
در جلسه دیروز شورای عالی قوه قضائیه رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از برنامه این سازمان برای ثبت ۷۴ میلیون هکتار اراضی ملّی و صدور سند کاداستری در سال جاری خبر داد و گفت: با توجه به تعرضاتی که به زمینهای اطراف قله دماوند صورت گرفته بود، این سازمان اقدام به بررسی و صدور سند قله دماوند و ۱۰ هزار هکتار اراضی کوهپایه برای جلوگیری از تعرض به این اراضی کردیم و در اختیار سازمان منابع طبیعی قرار گرفت. خداییان همچنین گفت که سازمان متبوعش برای اولین بار سند مالکیت دانشگاه تهران را پس از ۸۶ سال صادر کرده و به مسئولان این دانشگاه ارائه کرده است.
به گزارش میزان، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه با تأکید بر اینکه نظام دادرسی و فرآیند دادرسی در دستگاه قضایی مبتنی بر کار کارشناسی دقیق و حرفهای و قانون و عدالت است، خاطرنشان کرد قوه قضائیه در انجام وظایف خود تحت تأثیر فضاسازیها قرار نمیگیرد. او متذکر شد که روند حاکم بر دستگاه قضا ضامن حقوق عامه، حقوق اصحاب دعوا و حتی حقوق متهم است و فرآیند دادرسی در نظام قضایی حقوق همگان را تضمین میکند. رئیس قوه قضائیه با تقسیمبندی و تفکیک مبنای فضاسازیها علیه احکام و تصمیمات قضایی اظهار داشت: فضاسازیها گاهی ناشی از بی اطلاعی و کم اطلاعی نسبت به پروندههاست که باید آحاد جامعه را از آن آگاه و مطلّع کرد، اما گاهی این تحرکات از روی غرضورزی صورت میگیرد. او افزود: گاهی جوسازیها از سوی امریکا که مظهر تضییع حقوق انسان است، اسرائیل کودککُش، منافقین که دستشان تا مرفق آلوده به خون انسانهای بی گناه است و جریانات سلطنتطلب و ضد انقلاب صورت میگیرد که ماهیت آنها برای ملت روشن است و اینها نمیتوانند کوچکترین رخنهای در اراده دستگاه قضا برای اجرای حق و عدالت ایجاد کنند. رئیسی در ادامه با اشاره به حکم اخیر دیوان عالی کشور برای بازگرداندن اراضی بیتالمال که در ادوار گذشته در قالب یک مجموعه تعاونی دادگستری گلستان مورد تصرف قرار گرفته بود، این اقدام را نمادی از عدالتخواهی دستگاه قضایی دانست و گفت: تضییع حقوق عامه از هیچکس و هیچ نهاد و سازمانی پذیرفته نیست و قوه قضائیه در صیانت از حقوق عامه هیچ خط قرمزی ندارد. او به تعاونیها، سازمانها و دستگاههای اداری هشدار داد که تحت هیچ شرایطی مجاز به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلها و مراتع نیستند و همه باید بدانند دستگاه قضایی در دوره مسئولیت وی اجازه نخواهد داد کوچکترین تعدی نسبت به سرمایههای ملی و آب و خاک و محیط زیست صورت گیرد. رئیس قوه قضائیه با اشاره به دستورالعمل صادره برای ساماندهی نظام پرداخت تسهیلات بانکی و دریافت سود و جرایم از شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی و دستگاههای مسئول خواست که به وظایف خود برای حاکم شدن انضباط مالی در این حوزه عمل کنند.
در جلسه دیروز شورای عالی قوه قضائیه رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از برنامه این سازمان برای ثبت ۷۴ میلیون هکتار اراضی ملّی و صدور سند کاداستری در سال جاری خبر داد و گفت: با توجه به تعرضاتی که به زمینهای اطراف قله دماوند صورت گرفته بود، این سازمان اقدام به بررسی و صدور سند قله دماوند و ۱۰ هزار هکتار اراضی کوهپایه برای جلوگیری از تعرض به این اراضی کردیم و در اختیار سازمان منابع طبیعی قرار گرفت. خداییان همچنین گفت که سازمان متبوعش برای اولین بار سند مالکیت دانشگاه تهران را پس از ۸۶ سال صادر کرده و به مسئولان این دانشگاه ارائه کرده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تأکید بر جایگاه استانهای مرزی در توسعه صادرات غیر نفتی
-
شهادت امام جواد الائمه (ع) راتسلیت میگوییم
-
عوام درمانی!
-
افزایش قیمت دلار و تأثیر آن بر صنعت
-
روابط ایران و عراق الگوی موفق مناسبات منطقهای
-
نبرد با کرونا در مرکز طبی کودکان
-
صفحه ویژه سه شنبههای شعر
-
قصه 7 جام و 27 گل
-
هرکس در این روستا زباله پیدا کند جایزه می گیرد!
-
رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط کارتن خوابها!
-
متحدان امریکا هم از اعتیاد این کشور به تحریم به ستوه آمدهاند
-
به خاطر منافع ملی مذاکره میکنم
-
دیپلماسی امریکا پساز انتخابات نوامبر
-
کارگاههای حفاظت از زندگی
-
4 واقعیت اقتصادی ایران
-
بین اعتراض و اغتشاش فرق قائلیم
اخبارایران آنلاین